جهانی خداوند: پیام صلح
I'm a paragraph. Click here to add your own text and edit me. It's easy.
Promoting peace and harmony from an Abrahamic perspective
رنج کشیدن
رنج چیست؟
رنج حالتی است که در آن درد، پریشانی یا سختی تحمل می شود.
چرا رنج وجود دارد؟
این دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم، دنیای «یین» و «یانگ» است: دنیای دوگانگی. انسان ها اغلب به دلیل شناخت و ادراک و درک اضداد احساس رنج می کنند. حواس بینایی، شنوایی، بویایی، لامسه، چشایی و توانایی ما در تجربه احساسات و استفاده از عقل، به ما توانایی تجربه و تأمل در موارد متضاد را می دهد تا بتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم، تامل کنیم و درک کنیم. وجود داشتن. رنج می تواند ما را قادر سازد تا از ذهن، قلب و روح خود برای جستجوی خرد، حقیقت، دانش و عشق استفاده کنیم تا هدف وجودی خود را از طریق انسان بودن بهتر درک کنیم - تا جایی که فرض کنیم بهتر می دانیم، "رها" می شویم. و به طور کامل تسلیم اراده الهی جهانی شویم - با این کار می توانیم از "رنج" خود رها شویم. هنگامی که ما با میل و رغبت انتخاب می کنیم که میل خود را برای شناخت نیک و بد رها کنیم: زیرا بدون شناخت خوب و بد، "رنج" چه خواهد بود؟ با رها کردن، به این معنا نیست که ما دیگر دردی را تجربه نمی کنیم، بلکه فقط به این معناست که "رنج نمی کشیم" - در عوض "جزئی از یک هدف الهی" می شویم.
برخی سختی و مبارزه و رنج را نتیجه نقص خود ما می دانند. بسیاری از رنج های جهان ناشی از اعمال نوع بشر است - طمع، ظلم، کنترل، قدرت، خودخواهی و غیره.
برخی ممکن است رنج خود را به عنوان "مجازات" برای گناهان ما تفسیر کنند. دیگران ممکن است آن را به عنوان "امتحان ایمان" تفسیر کنند. کسانی که به خالق خود ایمان دارند و با خالق خود ارتباط دارند، اغلب تأمل در سختیها، مبارزات و رنجهای خود برای یافتن معنا، درک و قدرت از آن مفید خواهند بود. اما ما از کتاب مقدس می دانیم که به ما توصیه شده است که ایمان را در سختی ها و مبارزات حفظ کنیم و هر اتفاقی که می افتد باید به خدا ایمان داشته باشد. تنبیهی که به ما تحمیل میشود از روی عشق ناشی میشود، مانند والدینی که ممکن است بخواهند فرزندشان را تأدیب کنند، چیزی به ما بیاموزند و به ما کمک کنند تا مراقب گفتار و رفتار خود باشیم. او نشانه های خود را به روش های مختلف به ما نشان می دهد و ما صفات او را می بینیم و از طریق تجربیات مختلف درباره او می آموزیم. او به ما می گوید که بیشتر سپاسگزار باشیم؛ - نه به این دلیل که او به شکرگزاری نیاز دارد - بلکه به این دلیل که از طریق قدردانی می توانیم آرامش درونی بیشتری پیدا کنیم و کمتر رنج بکشیم. کتاب مقدس به ما می آموزد که همه چیز با توجه به توانایی ها و برکاتی که به ما داده است یک آزمایش و چالش است و ما را تشویق می کند تا به تسکین رنج دیگران کمک کنیم.
کتاب مقدس داستان انبیا و رسولان خدا را به ما می آموزد که در مسیر خود با آزمایشات و آزار و اذیت و مبارزات روبرو شدند. نام چند نفر: نوح، ایوب، موسی، داوود، عیسی و محمد. این می تواند به ما کمک کند که به ما قدرت و خرد و الهام بخشد و به ما کمک کند تا بهتر تحمل کنیم و با مبارزات خود مقابله کنیم. انبیا و رسولان انسان بودند نه فرشتگان، بنابراین برای بسیاری از کسانی که از آنها پیروی می کنند، برای کمک به ما در یافتن راه در مواجهه با سختی ها، نمونه های خوبی هستند. خواندن در مورد آنها، زندگی آنها، در مورد چالش هایی که با آنها روبرو شده اند و نحوه آنها پرداختن به آنها می تواند بسیار الهام بخش باشد زیرا آنها مانند "الگو" برای نسل های آینده هستند.
از خود بپرسیم:
"رنج" بدون درک خوب و بد چیست؟
چگونه میتوانیم بدون وجود متضادها و بدون چیزی که نعمتهای خود را با آن مقایسه کنیم، «شکر» باشیم؟
"تواضع" بدون "وجود "غرور" چیست؟
"بالا" بدون "پایین" چیست؟
"خوشبختی" بدون "غم" چیست؟
"زندگی" بدون "مرگ" چیست؟
"حقیقت" بدون "باطل" چیست؟
چگونه از «صداقت» و «صداقت» در جهانی بدون «فریب» قدردانی کنیم؟
چگونه بدون درک «مجازات» بفهمیم «رحمت» چیست؟
«بخشش» بدون «کینه» و «خشم» چیست؟
اگر «خودخواهی» و «طمع» را ندانیم یا درک نکنیم، چگونه میتوانیم «مهربان» باشیم و از مهربانی قدردانی کنیم؟
چگونه میتوانیم بدانیم که چگونه دوست داشته شدن را دوست داشته باشیم و از آن قدردانی کنیم بدون اینکه بدانیم «نفرت» و منفور شدن چیست؟
چگونه می توانیم نعمت نور را بدون تاریکی درک کنیم؟
اگر چیزی برای مقایسه وجود نداشته باشد، «قدردانی» چیست؟
رنج چگونه می تواند به ما کمک کند؟
از طریق تجربه زندگی و متضاد وجود و احساسات انسان، به ما فرصتی داده شده است که واقعاً تعجب کنیم و تأمل کنیم و صفات و نام های زیبای خدا - خالق ما را درک کنیم و به آن متصل شویم. هر چه بیشتر بتوانیم اهمیت و ویژگی های پادشاهی "دوست داشتن" "مهربان" "مهربان" "رحیم" "دانستن" "عاقل" "راست" "متواضع" "آگاه" "فقط" "وفادار" و غیره بودن را بیشتر درک کنیم. می تواند به خالق خود - که زیباترین صفات به او تعلق دارد - متصل شود و زندگی را که به ما و روح ما داده است و دلیل و هدف ما برای هستی قدردانی کند. هر چه بیشتر به هدف واقعی خود متصل شویم، کمتر "رنج می کشیم".
رنج ما چگونه می تواند به دیگران کمک کند؟
دیگران می توانند از طریق رنج و اشتباهات ما بیاموزند - اگر خودمان بتوانیم از آن درس بگیریم، از طریق تأمل و استفاده از تجربیات منفی خود برای تبدیل آنها به چیزی مثبت با کمک به دیگران. به عنوان مثال، اگر یکی از ما یک تصادف رانندگی آسیب زا داشته باشد منجر به ناتوانی شده است که بر توانایی ما برای درگیر شدن در سرگرمیهایمان مانند اسکی یا موج سواری یا پیاده روی تأثیر گذاشته است - ممکن است این فرد احساس کند که در نتیجه این تصادف "رنج میکشد" و ممکن است احساس کند که کاملاً کنترل خود را از دست داده است. توانایی آنها برای عملکردی که قبلاً داشتند. تأثیر حادثه بر سلامت جسمی و روحی آنها ممکن است منجر به تخریب در روابط و رفاه عاطفی و معنوی شده باشد. - ممکن است فرد ایمان خود را از دست داده و با وجودی بالاتر احساس "عصبانی" کند که ممکن است یا نباشد. با این حال، چیزی که ممکن است از طریق این تجربه آموخته باشند این است که "هر روز - هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد" - اغلب زندگی چیزهایی را در زمانی که ما اصلاً انتظارش را نداریم به سمت ما پرتاب می کند و شاید این باعث می شود که فرد متوجه شود قبل از این که چقدر خوش شانس بوده است. تصادف داشتن پاها و بازوها و توانایی حرکت آزادانه در زمین - و شاید آنها آن را بدیهی می دانستند تا اینکه به طور غیرمنتظره ای از آنها گرفته شد. این شخص ممکن است تمایل داشته باشد که تجربه خود را با دیگران به اشتراک بگذارد - دیگرانی که با تجربیات مشابهی روبرو شده اند، یا ممکن است در آینده - به منظور همدردی با آنها، به آنها کمک کند تا متوجه شوند که آنها تنها کسانی نیستند که با ضرر مواجه می شوند. به نوعی، و کمک به یادآوری دیگران برای سپاسگزاری بیشتر برای موهبتهای ما، زیرا اوضاع همیشه میتواند بدتر باشد. این «به اشتراک گذاشتن» خردی که از طریق مبارزات و سختیهای شخصی به دست آوردهایم، میتواند زندگی دیگران را تغییر دهد. اغلب این به فردی که با رنج و سختی مواجه شده است، یک حس «هدف» می دهد و به رنج او «معنا» و «دلیل» می دهد و ممکن است به او کمک کند تا به جای احساس «خشم» یا «خشم»، بار دیگر با خالق خود ارتباط بیشتری برقرار کند. کینه توز این عمل به اشتراک گذاری می تواند به ما کمک کند تا به جای «بازی قربانی» مسئولیت بیشتری در زندگی خود بپذیریم و در نتیجه تغییراتی را در دنیایی که در آن زندگی می کنیم - هر چند بزرگ یا کوچک - با توجه به بهترین توانایی هایمان ایجاد کنیم. بنابراین، از طریق رنجهایمان میتوانیم یاد بگیریم که نیاز به کنترل آنچه برای ما و دیگران اتفاق میافتد را بپذیریم و «رها کنیم» - زیرا میدانیم که تا زمانی که بهترین تلاش خود را میکنیم، این تنها چیزی است که واقعاً مهم است.
سختی ما گاهی می تواند ناشی از ایثار باشد. به عنوان مثال، مشکلات و سختیهایی که والدین ممکن است با آن روبرو شوند تا ببینند فرزندانشان تربیت خوبی دارند - بدانند که آنها تمام تلاش خود را برای حفظ امنیت و سلامت آنها انجام دادهاند و آنچه را که در زندگی باید بدانند به آنها بیاموزند. والدین اغلب باید از خود فداکاری کنند و این کار را از روی عشق و شفقت نسبت به فرزندانشان انجام می دهند. وقتی از آنچه برای خود دوست داریم - برای کمک به دیگران - می دهیم، نیازهای آنها را بر نیازهای خود مقدم می داریم و می توانیم به مبارزه و سختی برای خیر بهتر بشریت منجر شویم. با این حال مهم است که این سؤال را بپرسیم - آیا این رنج است؟ یا صرفاً سختی و مجاهدت در راه خدا، برای انسانیت و خیر و صلاح دیگران است؟ غالباً کسانی که به دلیلی که به آن اعتقاد دارند و برای کمک به دیگران به سختیهای خود کشانده میشوند، در ایمان به این که کاری که انجام میدهند مطابق با هدف روحشان است، قدرت مییابند و هر قدر هم نوع دوستانه به نظر برسد، احساس آرامش میکنند. و قدرت و احساس "زنده بودن" از طریق کمک به دیگران، زیرا اعمال آنها نیات و دعاهای آنها را "بالا می برد" و میل دارند که ببینند دیگران نیز به دلیل تلاش آنها در موقعیت بهتری قرار دارند. غالباً با عشق، و شفقت و رحمت برای بشریت هدایت می شود - و برای استقامت در چنین هدف بزرگی از ایمان به وجودی برتر نیرو می گیرد. گاهی اوقات ما نمیفهمیم که این قدرت از کجا میآید، اما بسیاری میگویند که از «خدا» است.
چگونه می توانیم کمتر "رنج بکشیم"؟
اگر رنج صرفاً یک درک و تفسیر ادراک ما از آنچه هست در دنیای اطراف ما که بخشی از آن هستیم اتفاق می افتد، می توانیم با تغییر درک خود آن را کاهش دهیم یا حذف کنیم. بدون چشمهایی که با آن ببینیم، گوشهایی که به آنها بشنویم، گیرندههایی که با آن درد جسمی را احساس میکنیم، و قلبهایی که با آنها میتوانیم درک کنیم، ما به سادگی از این واقعیت که رنج وجود دارد و بدون خود مرگ چگونه میتوانیم «نادان» باشیم. آیا این به صورت فیزیکی در دنیای دوگانگی که در آن زندگی می کنیم حذف می شود؟ بنابراین چنین است به خود برچسب بزنیم که ما میتوانیم خود و آگاهی معنوی خود را از جهان اطرافمان و نحوه نگاه کردن و تفسیر ادراکات فیزیکی از آنچه رخ میدهد تطبیق دهیم. در این دنیا رهایی از همه سختی ها و مبارزه ها ممکن نیست. اما اگر آن را به عنوان رنج تعریف کنیم، برای ما غیر ممکن می شود خودمان را رنج می کشیم اگر برچسب "باید از روی مبل بلند شوید تا مجبور شوید برای خرید غذا بروید" را به جای "چالش" به عنوان "رنج و رنج" بدانیم، این یک نگاه منفی تر به زندگی ما می شود و احتمال اینکه ما آن را نخواهیم داشت بیشتر می شود. مسئولیت پذیری اما در زندگی خود "قربانی" را بازی کنید، و بنابراین در اضطراب بیشتر در مورد تجربیات گذشته خود و در نگرانی در مورد آنچه آینده به ارمغان خواهد آورد زندگی می کنیم. این را می توان برای همه اعمال کرد چالش هایی که در زندگی با آن روبرو هستیم به عنوان مثال، اگر نحوه درک از دست دادن یکی از عزیزان را در زندگی خود تغییر دهیم و به جای اینکه بگوییم "در حال رنج" هستیم، اما در عوض آن را به عنوان یک "آزمون" یا "چالش" یا "فرصتی" برای یادگیری از آن بدانیم. آن را به منظور کمک به خود و دیگران در حال حاضر و در آینده، ما از دیدگاهی که به چیزها میبینیم مثبتتر میشویم. به این ترتیب میتوانیم چالشهای هر روز را پشت سر بگذاریم و وظایفی را که با آن روبرو میشویم تکمیل کنیم استحکام - قدرت و بازتاب با صرف زمان کمتر برای نگرانی در مورد گذشتهای که نمیتوانیم آن را تغییر دهیم، یا آیندهای که نمیدانیم، میتوانیم زمانهای بیشتری را در اینجا و اکنون سرمایهگذاری کنیم، بیشتر حواسمان به حال و هر لحظه باشد و از طریق تفکر، خرد و بینش بیشتری به دست آوریم. .
با کار بر روی سطوح قدردانی خود، تمایل داریم دریابیم که هر چه بیشتر سپاسگزار باشیم، کمتر می شویم خودمان را «رنج میکشیم». برای قدردانی، این زندگی دوگانگی و متضاد به ما کمک می کند تا به ما یادآوری کنیم که همه چیز همیشه می تواند بهتر باشد. این برای وجود و موفقیت ما در زندگی مفیدتر است که آن را اینگونه ببینیم - با دیدن زندگی به عنوان آزمایش و رنج دیگران به عنوان آزمایشی برای خود و رنج ما به عنوان آزمایشی برای دیگران - می تواند به ما کمک کند تا اجازه دهیم نیاز به تلاش برای کنترل آنچه در اطراف ما اتفاق می افتد، نیاز به دانستن دلایلی برای اینکه چرا اتفاقاتی فراتر از ما رخ می دهد. دانش و درک، و ما را از اضطراب، احساسات ما از صدمه، رنجش و خشم رها کند.
با کمک به دیگران در رنج آنها، به خودمان کمک می کنیم. از طریق اعمال محبت آمیز، گوش دادن به دیگران، همدلی، نیکوکاری، ما در واقع کمک می کنیم تا روح خود را از بار رنج پاک کنیم و می توانیم شفابخشی در برابر افسردگی و اضطراب و آشفتگی و فقدان عاطفی باشیم. از طریق تجربه سختی ها و مبارزاتی که همه ما به عنوان انسان با آن روبرو هستیم، یاد می گیریم با دیگران همدلی کنیم و این به ما این توانایی را میدهد که در زمانی که آنها هستند که به کمک ما نیاز دارند، به روشی قدرتمندتر به آنها کمک کنیم.
(نوشته فوق بر اساس تأملات دکتر لاله است تونسر)
کتاب مقدس در مورد رنج چه می گوید؟
"خوشا به حال سوگواران، زیرا آنها تسلی خواهند یافت." متی 5:4
آسایش من در رنجم این است: وعده تو زندگی من را حفظ می کند. مزمور 119:50
«به راستی به شما میگویم، در حالی که جهان شادی میکند، گریه و سوگواری خواهید کرد. شما اندوهگین خواهید شد، اما اندوه شما به شادی تبدیل خواهد شد. یوحنا 16:20
اینها را به شما گفتم تا در من آرامش داشته باشید. در این جهان دچار دردسر خواهی شد. اما دلت بگیر! من به دنیا فائق آمده ام.' یوحنا 16:33
من به این اطمینان دارم: من نیکی خداوند را در زمین زندگان خواهم دید. منتظر خداوند باشید. قوی باش و دل کن و در انتظار خداوند باش. مزمور 27:13-14
فرومایگان را بالا می برد و عزاداران را به امان می برد. ایوب 5:11
بر اساس وعده ای که به بنده ات دادی، محبت بی پایان تو مایه آرامش من باشد. مزمور 119:76
«روح خداوند مقتدر بر من است، زیرا خداوند مرا مسح کرده است تا به فقرا بشارت دهم. او مرا فرستاد تا دل شکسته ها را ببندم، اسیران را آزاد کنم و اسیران را از تاریکی ها رهایی دهم. تا سال فضل خداوند و روز انتقام خدای خود را اعلام کنیم تا همه ماتم زده ها را تسلی دهیم. اشعیا 61: 1-2
همانطور که یک مادر به فرزند خود دلداری می دهد، من نیز شما را دلداری می دهم. و به خاطر اورشلیم تسلی خواهید یافت.' اشعیا 66:13
"من هرگز شما را ترک نمی کنم یا شما را ترک نمی کنم." عبرانیان 13:5
«خدای من، جانم در درونم ناامید است. پس تو را از سرزمین اردن به یاد میآورم. و قله های هرمون، از کوه میزار. با صدای آبشارهای تو، عمیق را فرا می خواند. تمام شکن های تو و امواج تو بر من غلتیده اند. خداوند به محبت خود در روز فرمان خواهد داد. و آواز او در شب با من خواهد بود، دعایی برای خدای زندگی من. مزمور 42: 6-8
صخره ام را به خدا خواهم گفت: «چرا مرا فراموش کردی؟ چرا به خاطر ظلم و ستم دشمن به سوگ می نشینم؟» دشمنانم مانند شکستن استخوان هایم مرا دشنام می دهند، در حالی که تمام روز به من می گویند. ، "خدای تو کجاست؟" ای جان من چرا نا امیدی؟ و چرا در من پریشان شدی؟ به خدا امیدوار باشید، زیرا من هنوز او را ستایش خواهم کرد، یاری صورت من و خدای من. مزمور 42:9-11
«خدایا مرا تبرئه کن و در برابر قومی ستمکار دفاع کن. ای مرا از دست مرد فریبکار و ظالم رهایی بخش! زیرا تو خدای قوت من هستی. چرا مرا رد کردی؟ چرا از مظلومیت دشمن عزاداری می کنم؟ ای نور و حقیقتت را بفرست، بگذار مرا هدایت کنند. بگذار مرا به تپه مقدست و مسکنت بیاورند. آنگاه به مذبح خدا خواهم رفت، به سوی خدا شادی بینظیر من. و ای خدا، ای خدای من، تو را بر روی چنگال ستایش خواهم کرد. مزمور 43: 1-5
خداوند هیچ روحی را بیش از ظرفیتش تکلیف نمی کند...» قرآن 2:286
«آیا سینهات را برای تو باز نکردیم؟ و بار تو را که بر پشتت سنگینی کرده بود از دوش تو برداشتیم. و برای شما بلند شد شهرت شما به راستی که با سختی آسانی می آید. همانا با سختی آسانی می آید.قرآن 94: 1-6
ما انسان را از قطره نطفه آمیخته آفریدیم تا او را بیازماییم. پس او را شنوا و بینا قرار دادیم. ما راه را به او نشان دادیم، حالا شاکر باشد یا ناسپاس». قرآن 76:3
همانا ما شما را با اندکی ترس و گرسنگی و با اندکی از دست دادن مال و جان و فرزندان آزمایش خواهیم کرد. و صابران را بشارت ده که چون سختی به آنها برسد می گویند: ما از خداییم و به سوی او باز می گردیم. برکات خدا بر آنهاست و رحمت او. قرآن 2:155
یا گمان کردی که در بهشت وارد می شوی بدون اینکه به سراغت بیایم، همان چیزی که پیش از تو آمد؟ آنها تحت تأثیر بدبختی و سختی قرار گرفتند و چنان متزلزل شدند که پیامبر و کسانی که با او ایمان آوردند گفتند: نصرت خدا کی است؟ همانا نصرت خدا نزدیک است. قرآن 2:214
«آیا مردم گمان میکردند که به حال خود رها میشوند تا بگویند ایمان آوردیم؟ بدون اینکه آنها آزمایش شوند؟ قرآن 29:2
«ما کسانى را که پیش از آنان بودند آزمایش کردیم و خداوند راستگویان و دروغگویان را مىشناسد». قرآن 29:3
.. امّا چه بسا از چیزی متنفر باشید و آن برای شما خوب باشد. و چه بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است. و خدا می داند، در حالی که شما نمی دانید. قرآن 2:216
«چه کسی است که مضطرب را اجابت میکند، چون او را میخواند و بلاها را برطرف میکند و شما را جانشینان روی زمین میسازد؟» آیا خدایی با خدا هست؟ به ندرت به یاد می آورید. قرآن 27:62
«خداوند بر روحی بیش از ظرفیت تکلیف نمیکند. هر کس از آنچه به دست می آورد لذت می برد، همان گونه که هرکس از (ظلم) او رنج می برد. خداوندا، اگر به یاد نیاوریم یا دچار اشتباه شویم، ما را مجازات مکن. خداوندا، باری بر ما مگذار، چنانکه پیش از ما بر دوش ما نهادی. باری بر ما تحمیل مکن، خداوندا، ما نمی توانیم آن را حمل کنیم. از گناهان ما چشم پوشی کن و ما را ببخش و به ما رحم کن. تو پروردگار و سرور ما هستی، ما را در برابر طایفه کافران یاری کن. قرآن 2:286
به نام خداوند بخشنده مهربان. دلت را آرام نکردیم؟ و بار خود را از دوش بردار کدامیک کمرت را سنگین کرد؟ و آبروی تو را برایت بالا برد؟ با سختی آسانی می آید. با سختی آسانی می آید. وقتی کارتان تمام شد، به فداکاری روی بیاورید. و برای هر چیزی به سوی پروردگارت بازگرد». قرآن 94: 1-8
«هر مصیبتی که به شما میرسد، جز نتیجه کارهایی است که به دست آوردهاید، ولی او بسیار میبخشد». قرآن 42:30
«صدقه» (صدقه) از مال آنها بگیر تا آنها را پاک و پاکیزه کنی با آن و حمایت از آنها. حمایت شما آرامش را برای آنها فراهم می کند. خداوند شنوا و داناست. قرآن 9:103
اگر قرار بود بشماری نعمت های خدا، تو نمی توانستی همه آنها را احاطه کنی. به راستی که انسان متجاوز و ناسپاس است. قرآن 14:34
«اگر به انسان نعمتی عطا کنیم، روی برگرداند و با این حال از خود فاصله می گیرد هنگامی که مصیبت او را فرا می گیرد، بسیار التماس می کند. قرآن 41:51
' زندگی دنیوی چیزی بیشتر از لذت بردن از توهم. قرآن 3:185
«ای مردم، شما شدیداً به خدا نیازمندید، در حالی که خداوند غنی و ستوده است». قرآن 35:15
و در زمین متکبرانه راه نرو، زیرا نه می توانی در زمین شکاف کنی و نه به بلندی کوه ها. قرآن 17:37
«اگر آسیبی به انسان برسد، ما را التماس میکند در پهلو، نشستن یا ایستادن. سپس، هنگامی که آسیب را از او برطرف می کنیم، چنان ادامه می دهد که گویی هرگز ما را در مورد سختی دعا نکرده است. که او را لمس کرده بود! آنچه را که زیاده روی می کردند، برای آنان آراسته شد. قرآن 10:12
ما حکم کردیم که این یک عامل بازدارنده باشد عذاب روزگارشان و آنچه پس از آن است، و اندرزی برای پرهیزگاران». قرآن 2:66
ما به آنها اجازه خواهیم داد قبل از عذاب بزرگتر، عذاب کوچکتر را بچشید به طوری که امیدوارم آنها برگردند. قرآن 32:21
«..پس کسانی که هستند از مجاهدت در راه من آسیب دیدند و جنگیدند و کشته شدند، من بدیهایشان را محو میکنم و در بهشتهایی که از زیر درختان آن نهرها جاری است وارد میکنم. پاداشی از جانب خداوند خداوند بهترین پاداش را دارد. 3:195
و این شهرها را هنگامی که ستم کردند، هلاک کردیم و برای هلاکتشان زمانی معین قرار دادیم. به یاد بیاور زمانی را که موسی به غلامش گفت: «تا به محل اتصال دو نهر برسم، تسلیم نمیشوم، هر چند سالها طول بکشد.» سپس چون به محل اتصال آن دو رسیدند، ماهی خود را فراموش کردند. راهش را به رودخانه پیدا کرد و از آنجا دور شد. وقتی جلوتر رفتند، به خدمتکارش گفت: «ناهار ما را بیاور. ما در سفر در معرض خستگی زیادی قرار گرفتیم.» گفت: «یادت هست که کنار صخره استراحت کردیم؟ ماهی رو فراموش کردم فقط شیطان بود که باعث شد فراموشش کنم. و بنابراین به طرز شگفت انگیزی راه خود را به رودخانه پیدا کرد.» گفت: این همان چیزی است که ما در پی آن بودیم. و به این ترتیب آنها به عقب برگشتند و گام های خود را دنبال کردند. سپس بر بنده ای از ما وارد شدند که از جانب خود به او رحمت بخشیده بودیم و از خود علم به او آموخته بودیم. موسی به او گفت: آیا می توانم از تو پیروی کنم تا بخشی از راهنمایی هایی را که به تو آموخته اند به من بیاموزی؟
گفت: با من نمی توانی تحمل کنی. و چگونه آنچه را که به آن علم نداری تحمل می کنی؟» گفت: انشاءالله مرا صبور خواهی یافت. و من به هیچ دستور تو سرپیچی نخواهم کرد.» فرمود: «اگر از من پیروی کردی، از من چیزی نپرس، تا زمانی که خودم آن را برایت ذکر کنم». پس به راه افتادند. تا اینکه وقتی سوار قایق شدند، آن را سوراخ کرد. گفت: آن را سوراخ کردی تا مسافرانش را غرق کنی؟ تو کار وحشتناکی انجام دادی.» گفت: مگر به تو نگفتم که نمی توانی با من تاب بیاوری؟ فرمود: مرا به فراموشی سرزنش مکن و راهم را بر من سخت مگردان. سپس به راه افتادند. تا اینکه وقتی با پسری برخورد کردند او را کشت. گفت: «آیا جان پاکی را که کسی را نکشت؟ تو کار وحشتناکی انجام دادی.» گفت: مگر به تو نگفتم که نمی توانی با من تاب بیاوری؟ گفت: اگر بعد از این از تو در مورد چیزی سؤال کردم، با من همنشینی نکن. تو از من بهانه گرفته ای.» پس به راه افتادند. تا اينكه وقتى به اهل شهرى رسيدند، از آنها غذا خواستند، ولى از پذيرايي از آنها امتناع كردند. در آنجا دیواری در شرف فروریختن پیدا کردند و او آن را تعمیر کرد. گفت: اگر می خواستی می توانستی برای آن پولی بگیری. گفت: این فراق من و تو است. من تعبیر آنچه را که نتوانستی تحمل کنی به تو می گویم. در مورد قایق، این قایق متعلق به فقرایی بود که در دریا کار می کردند. من می خواستم به آن آسیب برسانم، زیرا پادشاهی به دنبال آنها می آمد و هر قایق را به زور تصرف می کرد.
و اما آن پسر، پدر و مادرش مؤمن بودند و ما می ترسیدیم که ظلم و ستم بر آنها چیره شود. پس خواستیم که پروردگارشان کسى پاکتر و نزدیکتر به رحمت را جایگزین او کند. و اما دیوار متعلق به دو پسر یتیم شهر بود. زیر آن گنجی بود که متعلق به آنها بود. پدرشان مردی صالح بود. پروردگارت خواست که آنها به بلوغ خود برسند و سپس گنج خود را به عنوان رحمتی از جانب پروردگارت استخراج کنند. من به میل خودم این کار را نکردم. این تعبیر چیزی است که از تحمل آن ناتوان بودید.» قرآن 18:59-63
«بسیاری از مردم پرهیزکار برای کمک به پیامبران در راه خدا جنگیدند. آنها در مبارزه در راه خدا شجاعت خود را از دست ندادند، ضعف نشان ندادند و تسلیم نشدند. خداوند صبر كنندگان را دوست دارد. قرآن 3:146