top of page
UGC logo.png

دین و سنت

دین چیست؟

دین نظام خاصی از ایمان و عبادت است. به عنوان یک سیستم سازمان یافته از اعتقادات، مراسم و قوانینی که برای پرستش یک خدا یا گروهی از «خدایان» استفاده می شود، شناخته می شود. اغلب مذاهب مختلف اعمال مذهبی یا مناسکی متفاوتی دارند و اغلب حاوی یک قانون اخلاقی هستند که بر رفتار امور انسانی حاکم است.

چگونه بفهمیم کدام دین درست است؟

فرقه های مختلف مذهبی تفاوت های خود را دارند، برخی تفاوت های عمده ای دارند مانند ادیان توحیدی در مقابل ادیان شرک. ادیان ابراهیمی، یعنی اسلام،  مسیحیت و  یهودیت یکتاپرستی است و علیرغم تفاوت هایشان در واقع اشتراکات زیادی دارند. اگرچه ممکن است همه ما به دلیل تفاوت های زبانی و ارتباطی، نام های متفاوتی برای خالق خود داشته باشیم - مهم است که این سؤال را بپرسیم - آیا این بدان معنی است که ما خدایان مختلفی را می پرستیم یا همان خدای جهانی است که خود را به روش های مختلف به یک خدا نشان داده است. گروه های مختلف مردم؟ دین واقعی در نزد خداوند چیست و چگونه به دانستن آن نزدیکتر شویم؟ چگونه حق را از باطل از دانشی که به ما داده شده است و چگونه تشخیص دهیم؟  وقتی این همه تناقض در دانش وجود دارد، حقیقت را از باطل جدا کنید  از نسلی به نسل دیگر و در شیوه ادای دین ما منتقل می شود. از کجا بفهمیم دینی که انجام می دهیم درست است یا بهتر از دیگران است؟ چه مدرکی برای این امر وجود دارد؟ آیا خود ما واقعاً سؤالات را پرسیده‌ایم و منبع اطلاعاتی را که دنبال می‌کنیم بررسی کرده‌ایم؟ یا ما کورکورانه به دین خود عمل می کنیم؟  

یقیناً اگر خداوند صاحب حقیقت است و حقیقت یک نفر است، او می تواند راه را به ما نشان دهد؟ واقعاً چقدر صادقیم که از او - خالق خود - سرچشمه همه علم و هستی برای هدایت و حکمت بخواهیم؟ یا ما فقط از نظر ظاهری کورکورانه هستیم  انجام آداب و فرهنگ دین خود بدون توجه و توجه به معنا و هدف درونی آن؟  

 

دین در این عصر مدرن عموماً «نام بد» دارد. به نظر می‌رسد جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم «برچسب‌های» متفاوتی از دین دارد که هر کدام دارای تقسیم‌بندی‌ها و فرقه‌های خاص خود هستند. می‌بینیم که برخی از این گروه‌ها به نام دین مرتکب جنایات «شیطانی» می‌شوند و کسانی که نسبت به آموزه‌های آن دین بی‌خبر هستند، دین را عامل شرارت می‌دانند. وقتی بشر به فرقه‌ها و گروه‌های مختلف تقسیم می‌شود و می‌گوید ما درست می‌گوییم و شما اشتباه می‌کنید، می‌بینیم که دین می‌تواند بین مردم «تفرقه» ایجاد کند و منجر به جنگ و نابودی زندگی بی‌گناهان شود.  

درست است که «مذاهب» بسیار متفاوتی در سرتاسر جهان وجود دارد. اما با داشتن نام بد دینی، بسیاری از مردم حتی از فکر کردن به این ایده خودداری می کنند که ممکن است خدا، خالق، موجودی برتر وجود داشته باشد، و او در واقع خوب است. این می تواند منجر به تعارض در درون هر یک از ما و سلامت روحی، عاطفی، ذهنی و جسمی ضعیف شود. مهم این است که به دنبال علم و حکمت و درک باشیم که چرا مردم به نام دین کارهای بد می کنند، خدا را ملامت کنیم یا مردم را؟ بسیاری از جنایات و حملات تروریستی که به نام خدا اتفاق می‌افتند، در واقع ناشی از «جهل» و ناشی از «منیت» مردم و «طمع قدرت، کنترل و زمین و پول» است.  

همچنین می‌توان این سؤال را مطرح کرد که چرا ادیان تقسیم می‌شوند و بشریت را به گروه‌های جداگانه‌ای تقسیم می‌کنند که هر کدام از داشته‌های خود خوشحال می‌شوند و معتقدند که حق با آن‌ها و دیگران نادرست هستند؟ مطمئناً این فقط منجر به تضعیف بشریت، ایجاد تفرقه و کاهش توانایی همه ما برای زندگی در صلح و هماهنگی با هم می شود - به خصوص اگر بین فرقه ها و گروه های مذهبی فقدان مدارا و احترام وجود داشته باشد؟

جالب است که اگرچه از گروه‌ها، ملت‌ها، قبایل مختلف در میان انسان‌ها نام برده می‌شود، اما هیچ چیز در کتاب مقدس نشان نمی‌دهد که تقسیم شدن به «مذاهب» و «فرقه‌های» متفاوت چیزی است که خداوند را خشنود می‌کند. با این حال، تأکید زیادی بر حفظ «ایمان» خود به او و جستجوی راهنمایی او برای نشان دادن راه درست و تشویق قوانین و مقررات برای ملل مختلف وجود دارد. پیامی که ما از کتاب مقدس دریافت می کنیم این است که اعلام ایمان ما به او در این مورد آزمایش خواهد شد  زندگی جهانی و اینکه فقط با گفتار و رفتار خود ایمان خود را به او تأیید می کنیم. بنابراین  نیت و صدق دل ما و  اعمال در تعریف «دین» خدا بسیار مهم است. هر چه در مورد درست و نادرست اخلاقی و اراده الهی او آگاهی بیشتری کسب کنیم، بیشتر می شود  انسان مسئولیت دارد که نسبت به آن معرفت صادق باشد و در برابر حقیقت آن «تسلیم» باشد. بنابراین درک یک شخص از حقیقت ممکن است با درک دیگری متفاوت باشد - و به دلیل گروه هایی از افراد که به طور فعال نسخه حقیقت خود را بر دیگران تحمیل می کنند - ما خود را به فرقه ها تقسیم کرده ایم. با این حال هنگامی که می گوییم "من درست می گویم" و "تو اشتباه می کنی"، دیگر یاد نمی گیریم. هرکسی حق دارد یک نسخه از «حقیقت» را بالاتر از دیگری انتخاب کند، اما اجازه دهید از خود بپرسیم که صداقت واقعی قلب ما در پشت انجام این کار چیست؟ آیا واقعاً به دنبال حقیقت است؟ یا در مورد «برنده شدن در یک بحث» است؟ زیرا خداوند در کتاب مقدسی که به ملل مختلف در میان ما فرستاده شده است، همه ما را تشویق می کند تا با فداکاری، از خود گذشتگی، به دنبال حکمت، حقیقت، عدالت باشیم و در راه خود صالح باشیم، رابطه بین ما و او، و بین مخلوقاتش را در بر بگیریم. عاشق مهربانی. با تفرقه انداختن و مجادله و جنگ و تلاش برای کسب قدرت و پیروزی به نام دین، آیا ما به عنوان انسانیت به ضد خودمان نمی رویم و از پیام واقعی منحرف نمی شویم؟ آیا ما به عنوان اقوام مختلف نباید همدیگر را در اطاعت از اوامر او یاری کنیم و یکدیگر را به نیکوکاری و مهربانی و گذشت ترغیب کنیم و به جای قضاوت و انتقاد و به جای بحث و جدل بین همه ما قضاوت کنیم.  تفاوت های ما؟  

در آنچه که بسیاری معتقدند کتاب های خدا هستند- انسان ها مانند "درخت" توصیف شده اند. شاگردان یا بندگان واقعی او ریشه های قوی دارند که به خوبی پایه ریزی شده و میوه های خوبی به وفور می دهند. آنهایی که از ثمر دادن منصرف می شوند، قطع می شوند و نابود می شوند. ما همچنین می توانیم به انسانیت به عنوان یک کل مانند یک درخت نگاه کنیم، زیرا از یک تنه آمده ایم، که به شاخه های زیادی تقسیم شده است که خود به شاخه های کوچکتر تقسیم شده است. بنابراین حتی چگونه بشریت تقسیم شده است - می توانیم بگوییم که این نیز بخشی از اراده الهی او است و شاید این چیزی است که او "اجازه" داده است. همه ما از یک منبع حیات می آییم و تنها ظرف های نور و خلقت او هستیم.  

برای کسانی که خود را مؤمن می‌خوانند و با نیت خالصانه برای رضای خدا و جستجوی حقیقت، عدالت و عشق هستند - بیایید یکدیگر را به نیکی به نام خدا دعوت کنیم، نه به نام دین به شر. بیایید همه ما مسئولیت فردی پادشاهی را بر عهده بگیریم و خودمان را به عنوان انسانیت بهتر کنیم و در مورد آنچه دین ما می آموزد دانش و حکمت بجوییم - آنچه واقعاً به آن دعوت می کند - ایمان، صلح، عشق، حقیقت، بردباری، احترام، بخشش، فروتنی، قدردانی، مهربانی، شفقت، عدالت و انصاف برای همه مردم، ایمان، عفت و عمل به آنچه موعظه می کنیم. بیایید همه برای راهنمایی به سوی حکمت به خالق خود متوسل شویم و دیگران را نیز به انجام آن دعوت کنیم. سلاح ها و دفاع های خود را زمین بگذاریم و از سرزنش یکدیگر دست برداریم، از فساد و ظلم به نام عدالت و صلح دست برداریم و در عوض برای صلح و وحدت و هدایت و رحمت دعا کنیم.  

بیایید هر یک از خودمان و مسیرهایی که انتخاب کرده ایم سوال کنیم. چرا به خودمان برچسب «مسلمان» یا «یهودی» یا «مسیحی» یا «هندو» یا «بودایی» زده‌ایم - آیا اصلاً از مسئولیتی که با این نامیدن خود به عهده می‌گیریم می‌دانیم؟ آیا به این برچسب صادق هستیم که آیا ما واقعاً معتقدیم که این همان چیزی است که خدا از ما می‌خواهد؟ یا صرفاً از راه پدران و نیاکان خود پیروی می‌کنیم، بدون اینکه سؤالی بپرسیم و حقیقتاً به دنبال حقیقت باشیم؟ آیا با انجام یک دین با خود صادق هستیم. بر دیگری یا آیا ما زندگی خود را بر اساس آنچه دیگران از ما انتظار دارند زندگی می کنیم؟ اعمال ما با صدای بلندتر صحبت می کند. برای مثال این احتمال وجود دارد که یک یهودی که ده فرمان را دنبال می کند و این به آنها آرامش درونی می دهد، با خودش صادق است. به احتمال زیاد مسیحی که خدا را با تمام قلب و روح خود دوست دارد و با دیگران آن گونه رفتار می کند که می خواهند با آنها رفتار شود و سعی می کند زندگی ای توام با ایثار و عشق و بخشش و مهربانی داشته باشد، واقعاً به پیام مسیح ایمان دارد. به احتمال زیاد یک مسلمان که به رکن پنج گانه اسلام عمل می کند و می پذیرد که تورات و انجیل و زبور داوود و امثال که به سلیمان داده شده نیز کتاب آسمانی از جانب خداوند و همچنین قرآن کریم است، واقعاً سزاوار این عنوان است.  

بیایید همدیگر را به پاکسازی نیت در دل خود دعوت کنیم. دل‌های صادق، کسانی که آنچه را باور دارند، می‌گویند و به آنچه می‌گویند عمل می‌کنند. جهل در نزد بشریت و در راه خدا بخشودنی تر از بدی است که با علم به نادرست بودن آن انجام شود. پس بیایید همه به خاطر داشتن قلب های صادق به یکدیگر احترام بگذاریم - زیرا بر این اساس می توانیم با وجود اختلافاتمان با یکدیگر روابط برقرار کنیم - وقتی صداقت داریم، اعتماد داریم و وقتی اعتماد داریم - می توانیم با هم کار کنیم، به یکدیگر کمک کنیم. و با وجود پذیرش اینکه همه ما در سفرهای شخصی خود هستیم و در نهایت خداوند همه ما را بر اساس نیات و اعمالمان قضاوت خواهد کرد، در مهربانی محبت آمیز متحد شویم.  

بیایید با هم به جستجوی حق و جداسازی آن از باطل دعوت کنیم. هر چه بیشتر با یکدیگر صحبت کنیم، از یکدیگر بیاموزیم، دیدگاه‌های متفاوتی را برای درک خود از حقیقت بیشتر درک می‌کنیم. در جایی که تناقض پیدا می کنیم، می دانیم که باید نادرستی وجود داشته باشد - بگذارید این راهنمای ما باشد تا به ما کمک کند تشخیص دهیم که خدا واقعاً از ما چه می خواهد. اگر همه ما در حالی که سعی می‌کردیم خودمان را به عنوان یک انسان بهتر کنیم، روی به جستجوی حقیقت می‌کردیم، و اگر همه با قلب‌های صمیمانه برای هدایت به یک خدا روی می‌آوریم و از او می‌خواستیم که بین همه‌مان صلح برقرار کند، در حالی که ما به عنوان انسان فعالانه به یکدیگر کمک می‌کردیم. به عنوان یک موجود، او قلب های ما را در محبت، مهربانی، و ایمان متحد خواهد کرد. برای همه ما اشکالی ندارد که متفاوت باشیم، مدل موها، رنگ‌ها، شکل‌ها و اندازه‌های متفاوت، چه زن و چه مرد، به زبان‌های مختلف صحبت کنیم و فرهنگ‌ها و پیشینه‌های متفاوتی داشته باشیم - اگر تنوع چیز زیبایی است - چقدر کسل‌کننده است. اگر همه مثل هم بودیم، استعدادهای یکسانی داشتیم، یکسان صحبت می‌کردیم، شخصیت یکسانی داشتیم، چرا همدیگر را در آغوش نگیریم و خدا را به خاطر تفاوت‌ها و تنوع خلقت خود ستایش نکنیم، در حالی که به یاد داشته باشیم که همه از یک روح هستیم. همه ما متفاوت هستیم، اما همه ما از یک منبع هستیم. ما از آن او هستیم و به سوی او باز می گردیم.  

زمان مسئولیت پذیری

آنچه می بینیم اتفاق می افتد این است که مردم در سرتاسر جهان نظرات کلی درباره گروهی از افرادی که مذهب یا فرهنگ خاصی را بر اساس اعمال چند نفر از آن افراد انجام می دهند، تشکیل می دهند. این منجر به نژادپرستی و فاشیسم و ایجاد تفرقه بیشتر می شود. به عنوان مثال می بینیم که جنایات نفرت انگیزی در جهان علیه یهودیان و مسلمانان و مسیحیان در سراسر جهان رخ می دهد که دلیل آن اعمال عده ای از افراد نادان یا فاسدی است که پشت آن برچسب ها پنهان شده اند و به نام دین مرتکب جنایات شیطانی می شوند. این مسئولیت کسانی است که خود را مسلمان، یهودی و مسیحی می‌خوانند که در مورد آموزه‌های کتابشان دانش و حکمت بجویند و سعی کنند الگوی خوبی برای برچسبی باشند که خود را انتخاب می‌کنند - و هر چه بیشتر به دنبال دانش و حکمت باشیم. کتاب مقدس - هر چه بیشتر می بینیم که ادیان ابراهیمی همگی خیر را تشویق می کنند - آنها عدالت را تشویق می کنند.  مهربانی، احترام، محبت، شفقت، بخشش، احترام، عدالت و همه مفاهیم بشردوستانه ای که این خیریه بر اساس آن بنا شده است. ده فرمان و هفت فرمان نوحى به تنهايى از قتل و دزدى و دروغ و هر گونه فساد و ستم نهى مى كند.  که اغلب در نتیجه کسانی ایجاد می شود که به نام دین انجام بدی را انتخاب می کنند.  

بیایید از دیگرانی نیز دعوت کنیم که برچسب‌های مذهبی ندارند و مسئولیت ما را بر عهده می‌گیرند تا به صلح جهانی و هماهنگی با یکدیگر نزدیک‌تر شویم. ما باید از نژادپرستی پرهیز کنیم، باید از قضاوت کردن یک گروه از مردم بر اساس اعمال چند نفر از آنها اجتناب کنیم، و همه باید به دنبال عدالت باشیم و علیرغم اختلاف نظرهایمان در مورد مذهب و اعتقاداتمان نسبت به یکدیگر منصف باشیم. برای اینکه بشریت در صلح با یکدیگر زندگی کنند. هیچ کس بهتر از هیچ کس نیست، صرف نظر از نژاد و مذهب و پیشینه او - مگر در عدالت در نظر خدا طبق کتاب مقدس. - بیایید همه یکدیگر را دعوت کنیم تا تمام تلاشمان را بکنیم تا به تفاوت‌هایمان احترام بگذاریم، از تلاش برای تحمیل یا کنترل یکدیگر از طریق پرخاشگری درباره اینکه چه کسی درست است و چه کسی اشتباه است، دست برداریم. کسانی که واقعاً صلح‌جو هستند، دوست دارند  همدیگر را تحقیر و مسخره نکنید و همدیگر را به نام مستعار صدا کنید، این امر موجب واکنش گروه دیگر و درگیری و مشاجره و تلافی می شود. بیایید فکر کنیم - خدا از ما می خواهد چه کار کنیم؟ کتاب مقدس به ما می آموزد که بهتر است با یکدیگر صبور باشیم، به یکدیگر احترام بگذاریم، از یکدیگر بیاموزیم، با هم در صلح و هماهنگی و به عنوان یک انسانیت زندگی کنیم. ما مجبور نیستیم با یکدیگر موافق باشیم یا مجبور شویم از دین یا راهی پیروی کنیم که به آن اعتقاد نداریم، بلکه خداوند ما را تشویق می کند که بگوییم دین من به من، دین شما به شما و سلام بر شما باد. تو»» و از کسانی که ما آنها را نادان می دانیم روی برگردان. اما او ما را تشویق می‌کند که علی‌رغم تفاوت‌هایمان، همیشه با عدالت و انصاف با یکدیگر رفتار کنیم. او ما را تشویق می‌کند که از یکدیگر بیاموزیم، و علیرغم تفاوت‌های عقیده یا ایمان، با یکدیگر مهربان باشیم. او ما را به دعوت به حقیقت و حکمت و راه او توصیه می کند  با اخلاق نیکو و با ملایمت - نه از راه استدلال و پرخاشگری. قدرتمندترین راه دعوت یکدیگر به توسل به سوی خدا، اعمال و کردار ماست. مهربانی‌های ما - با بخشش بدون چشم‌داشت، احترام و بردباری ما - علی‌رغم اختلاف عقایدمان، بخشش و گذشت ما از گناهان یکدیگر، محبت و شفقت ما که انسانیت به یکدیگر نشان می‌دهد - همه این کارها گویای خود هستند، اعمال بلندتر از حرف‌ها صحبت می‌کنند. و این احتمال را بیشتر می کند که علیرغم اختلاف نظرها و اختلاف نظرها بتوانیم در صلح و هماهنگی با یکدیگر و در وحدت زندگی کنیم.  

شاید یک راه مفید برای پیشرفت بشریت و نزدیک شدن به تشخیص حقیقت از باطل به عنوان یک موجود، تلاش برای کسب دانش بیشتر در مورد تفاوت بین دین و فرهنگ باشد. بسیاری از اعمال و فرهنگ سنتی در عمل "دین" ادغام شده است به طوری که بدون شواهد کافی برای این امر از کتاب مقدس به عنوان "از جانب خدا" به تصویر کشیده شده است و بسیاری از آن در واقع از طریق "انسان" با اختلاط دین و مذهب منتقل شده است. سنت و جدا نکردن برچسب‌ها، ناآگاهانه باعث جدایی و تفرقه بیشتر می‌شویم و به جهل بیشتر در بین خود دامن می‌زنیم، در حالی که تصویری نادرست از دین به نام خدا به تصویر می‌کشیم.  

بسته به اینکه چگونه به آن نگاه کنیم - دین می تواند تفرقه ایجاد کند - اما دین نیز می تواند به ما کمک کند تا متحد شویم ...

بیایید با هم به محبت محبت و جستجوی حقیقت دعوت کنیم - فارغ از اینکه چه دین و ایمانی داریم،  فرهنگ ها یا سنت ها...'

(نوشته های فوق بر اساس بازتاب های دکتر لاله است  تونسر)

نقل قول های کتاب مقدس در مورد "مذهب".

در مورد دین هیچ اجباری وجود ندارد. قرآن 2:256

'به راستی! کسانی که ایمان آورده اند و یهودیان و نصارا و صابئیان هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، پاداش آنان نزد پروردگارشان است و نه ترسی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند. قرآن 2:62

 

«آیا ندانسته‌ای که خداوند چگونه مثالی می‌زند که کلمه‌ای نیکو مانند درختی نیکو که ریشه‌اش ثابت و شاخه‌هایش در آسمان [بلند] است؟» قرآن 14:24

 

«خوشا به حال کسی که به نصیحت شریران راه نمی‌رود، در راه گناهکاران نمی‌ایستد، و بر مسند مسخره‌کنندگان نمی‌نشیند. اما لذت او در شریعت خداوند است و شبانه روز در شریعت او می اندیشد. او مانند درختی است که در کنار نهرهای آبی کاشته شده و در فصل خود میوه می دهد و برگش پژمرده نمی شود. در هر کاری که انجام می دهد، موفق می شود. مزمور 1: 1-3

 

«خوشا به حال مردی که بر خداوند توکل می‌کند، که توکلش خداوند است. او مانند درختی است که در کنار آب کاشته شده است که ریشه های خود را کنار نهر می فرستد و از گرما نمی ترسد، زیرا برگ هایش سبز می مانند و در سال خشکسالی نگران نیست، زیرا از میوه دادن باز نمی مانند. . ارمیا 17:78

 

از پیامبران دروغین بپرهیزید که در لباس میش نزد شما می آیند اما در باطن گرگ های درنده هستند. شما آنها را از میوه هایشان خواهید شناخت. آیا انگور از بوته های خار چیده می شود یا انجیر از خار؟ پس هر درخت سالم میوه خوب می دهد، ولی درخت بیمار میوه بد می دهد. درخت سالم نه می تواند میوه بد بدهد و نه درخت بیمار می تواند میوه خوب بدهد. هر درختی که میوه خوبی ندهد، قطع می شود و در آتش می اندازند. بنابراین آنها را از ثمراتشان خواهید شناخت. متی 7:15-20

 

با توبه ثمر دهید. و با خود نگویید ما ابراهیم را پدر خود داریم. زیرا من به شما می گویم که خدا می تواند از این سنگ ها برای ابراهیم فرزندانی بیاورد. الان هم تبر به ریشه درختان گذاشته شده است. پس هر درختی که میوه خوب نمی‌دهد، بریده می‌شود و در آتش می‌اندازند. لوقا 3: 8-9

 

«من تاک حقیقی هستم و پدر من تاک‌فروش است. هر شاخه ای را که در من میوه نمی دهد می برد و هر شاخه ای را که میوه می دهد هرس می کند تا میوه بیشتری بدهد. شما به خاطر سخنی که با شما گفتم، از قبل پاک هستید. در من بمان و من در تو. همانطور که شاخه به خودی خود میوه نمی دهد، مگر اینکه در تاک بماند، شما نیز نمی توانید، مگر اینکه در من بمانید. من تاک هستم. شما شاخه ها هستید هر که در من بماند و من در او، اوست که ثمره بسیار می دهد، زیرا جز من کاری نمی توانید انجام دهید. اگر کسی در من نمی ماند مانند شاخه ای دور انداخته می شود و پژمرده می شود. و شاخه ها را جمع می کنند، در آتش می اندازند و می سوزانند. اگر در من ماندی و سخنان من در تو ماند، هر چه می خواهی بخواه که برایت انجام خواهد شد. پدر من از این طریق جلال می یابد که شما میوه بسیار بیاورید و شاگردان من باشید. همانطور که پدر مرا دوست داشته است، من نیز شما را دوست داشته ام. در عشق من بمان اگر احکام من را نگاه دارید، در محبت من خواهید ماند، همانطور که من احکام پدرم را نگاه داشتم و در محبت او می مانم.  اینها را به شما گفتم تا شادی من در شما باشد و شادی شما کامل شود. «این فرمان من است که یکدیگر را دوست بدارید همانطور که من شما را دوست داشتم. عشقی بزرگتر از این نیست که کسی جان خود را برای دوستانش فدا کند. شما دوستان من هستید اگر آنچه را که من به شما امر می کنم انجام دهید. دیگر شما را خادم نمی‌دانم، زیرا بنده نمی‌داند اربابش چه می‌کند. اما من شما را دوست خوانده ام، زیرا هر چه از پدرم شنیده ام به شما گفته ام. شما مرا انتخاب نکردید، بلکه من شما را برگزیدم و قرار دادم که بروید و میوه بیاورید و میوه شما بماند تا هر چه به نام من از پدر بخواهید به شما بدهد. این چیزها را به شما امر می کنم تا یکدیگر را دوست بدارید.» یوحنا 15

 

لو! دین نزد خداوند تسلیم (به اراده و هدایت او) است. کسانی که (پیش از این) کتاب را دریافت کردند، تنها پس از آن که علم به آنها رسید، با تجاوز در میان خود اختلاف کردند. هر کس به آیات خدا کافر شود (آن را خواهد یافت) خداوند سریع الحساب است.  قرآن 3:19

 

شما نمی توانید کسانی را که دوست دارید هدایت کنید، اما خداوند کسانی را که بخواهد هدایت می کند. او به هدایت یافتگان داناتر است». قرآن 28:56

 

«خداوند شما را از نیکی کردن به کسانی که در دین با شما نجنگیده و از خانه و کاشانه‌تان بیرون رانده نشده‌اند، و از عدالت در برابر آنان نهی نمی‌کند». خداوند عادلان را دوست دارد. قرآن 60:8

 

"خداوند فساد را دوست ندارد"  قرآن 2:205

 

دین شما برای شما و دین من برای من است.» قرآن 109:6

 

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، نبايد قومى قومى را مسخره كنند. شاید آنها بهتر از آنها باشند; نه اجازه دهید زنان زنان [دیگر] را مسخره کنند. شاید آنها بهتر از آنها باشند. و به یکدیگر دشنام ندهید و یکدیگر را با القاب [ توهین آمیز ] صدا نکنید. بدبخت نام نافرمانی بعد از ایمان است. و هر كه توبه نكند، ستمكارانند». قرآن 49:11

 

«و بندگان خداى رحمان كسانى هستند كه بر روى زمين به آسانى راه مى‏روند و چون جاهلان آنها را خطاب مى‏كنند، سلام مى‏كنند». قرآن 29:63

 

برخی از کسانی که دین خود را به فرقه های مختلف تقسیم کرده اند، دغدغه شما نیستند. کار آنها به دست خداست که هر چه کرده اند به آنها نشان می دهد. قرآن 6:159

 

و یهود و نصارا گفتند: ما فرزندان خدا و عزیزان او هستیم. بگو: پس چرا شما را به خاطر عیبتان عذاب می کند؟ بلكه شما انسانهايي هستيد كه آفريده است، هر كه را بخواهد مي بخشد و هر كه را بخواهد عذاب مي كند. و فرمانروایی آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست از آن خداست و آخرت به سوی اوست. قرآن 5:18

 

و ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم که کتاب پیش از آن را تصدیق می کند و آن را تضمین می کند. پس بر اساس آنچه خدا نازل کرده است، میان آنها داوری کن و از هوسهای آنان پیروی مکن تا حقّی را که به تو رسیده است، رها کنی. برای هر یک از شما راه راست و راهی باز قرار دادیم. اگر خدا می خواست، شما را امت واحدی قرار می داد. بلکه تا شما را در آنچه به شما رسیده بیازماید. پس در کارهای نیک رو به جلو باشید. همه با هم بسوی خدا باز خواهید گشت. و او از آنچه در آن اختلاف داشتید به شما خبر خواهد داد. قرآن 5:48

 

«[یا] کسانی که دین خود را تفرقه انداختند و فرقه شدند، هر گروهی به آنچه دارد خوشحال می‌شود». قرآن 30:32

 

«و تا زمانی که علم به آنها رسید، پراکنده نشدند - از روی حسادت بین خودشان. و اگر سخنى از جانب پروردگارت [به تأخير انداختن عذاب] تا زمان معين نبود، بين آنها منعقد مى شد. و به راستی کسانی که پس از آنان از کتاب به ارث رسیده اند، در آن شک و تردیدی نگران کننده دارند. قرآن 42:14

«...به راستی که به شما می‌گویم، اگر به اندازه یک دانه خردل ایمان دارید، می‌توانید به این کوه بگویید: «از اینجا به آنجا حرکت کن» تا حرکت کند. هیچ چیز برای شما غیر ممکن نخواهد بود. متی 17:20

 

آری جان من در خدا آرامش پیدا کن. امید من از اوست او صخره و نجات من است. او قلعه من است، من تکان نخواهم خورد. نجات و عزت من به خدا بستگی دارد. او سنگ قدرتمند من است، پناهگاه من. ای مردم همیشه به او اعتماد کنید. دلهای خود را نزد او بریزید که خدا پناهگاه ماست.  مزمور 62:5-8

 

اگر پدر و مادرم مرا ترک کنند، خداوند مرا خواهد پذیرفت. مزمور 27:10

بگذار صبح از عشق بی پایان تو خبر دهد، زیرا من به تو اعتماد کرده ام. راهی را که باید بروم به من نشان بده، زیرا زندگی ام را به تو می سپارم.  مزمور 143:8

 

اما من به تو اعتماد دارم، خداوند. می گویم: تو خدای منی. زمان من در دستان توست.  مزمور 31:14-15

روح خود را به دست تو می سپارم. ای خداوند، خدای وفادار من، مرا رهایی بخش. مزمور 37:3-4

 

«به خداوند توکل کن و نیکی کن. در زمین ساکن شوید و از چراگاه امن لذت ببرید. از خداوند لذت ببرید و او خواسته های دلتان را به شما خواهد داد. مزمور 37:3-4

 

او به بالا نگاه کرد و گفت: "من مردم را می بینم، آنها شبیه درختانی هستند که در اطراف راه می روند." متی 8:24  

گوش خود را متمایل کن و بشنو  سخنان خردمندان،  و قلبت را با دانش من به کار بگیر"  امثال 22:17  

 

برای بینش تماس بگیرید،  و برای فهمیدن با صدای بلند گریه کن امثال 2: 3  

به خودت لطف کن و حکمت را دوست داشته باش. هر چه می توانید بیاموزید، سپس شاهد شکوفایی و شکوفایی زندگی خود باشید! امثال 19:8  

اما کسی که به من گناه می کند  به خود صدمه می زند؛  همه کسانی که  از من متنفر باش  عشق به مرگ.   امثال 8:36  

 

پس چگونه انسان جوهر خرد را به دست می آورد؟ ما زمانی از آستانه معرفت واقعی عبور می کنیم که در هیبت و ستایش کامل خدا زندگی می کنیم. افراد سرسخت که همه چیز را می دانند هرگز دست از انجام این کار بر نمی دارند، زیرا آنها خرد و دانش واقعی را تحقیر می کنند.  امثال 1: 7  

 

از نظر خود عاقل نباش.  از  خداوند  [با هیبت و اطاعت محبت آمیز] و از بدی [به طور کامل] روی گردان». امثال 3: 7  

پس حکمت را در جستجوی خود قرار دهید - به دنبال آشکار شدن معنای زندگی باشید. اجازه نده آنچه می گویم در یک گوش و از گوش دیگر خارج شود. به خرد بچسبید و او به شما خواهد چسبید و در طول روزهایتان از شما محافظت خواهد کرد. او همه کسانی را که مشتاقانه به صدای او گوش می دهند، نجات خواهد داد.  امثال 4: 5-6  

«عقل مهمترین چیز است. پس خرد بدست آورید  اگر به قیمت تمام چیزی است که دارید، درک کنید. امثال 4: 7  

«کسانی که حکمت واقعی را می یابند، ابزار فهم، راه درست زندگی را به دست می آورند، زیرا چشمه ای از برکت در زندگیشان جاری خواهد شد. به دست آوردن ثروت های خرد به مراتب بیشتر از به دست آوردن ثروت دنیاست. همانطور که خرد افزایش می یابد، گنج بزرگی به دست می آید، بزرگتر از بسیاری از شمش های طلای تصفیه شده. امثال 3:13-14  

'برای  را  خداوند  عقل می دهد؛  از دهان او دانش و فهم بیرون می آید. امثال ۲: ۶  

'ترس از  خداوند  اساس خرد است  شناخت خدای قدوس باعث قضاوت خوب می شود. امثال 9:10  

 

  پسر عاقل  او را می پذیرد  انضباط پدر، اما الف  مسخره به سرزنش گوش نمی دهد. امثال 13:1  

چهار چیز روی زمین وجود دارد که کوچک اما غیرعادی عاقلانه هستند:  مورچه ها - آنها قوی نیستند،  اما آنها در تمام تابستان غذا ذخیره می کنند.  هیراکس - آنها قدرتمند نیستند،  اما خانه های خود را در میان صخره ها می سازند.  ملخ ها - آنها پادشاهی ندارند،  اما آنها در شکل گیری رژه می روند.  مارمولک ها - به راحتی می توان آنها را گرفت،  اما آنها حتی در کاخ های پادشاهان نیز یافت می شوند. امثال 30:24-28 

bottom of page