top of page

انسان کیست؟

انسان بودن به چه معناست؟

فطرت انسان مفهومی است که به خصلت‌ها و ویژگی‌های اساسی - از جمله شیوه‌های تفکر و احساس و کنش - اشاره می‌کند که گفته می‌شود انسان به طور طبیعی از آن برخوردار است. این اصطلاح اغلب برای نشان دادن ماهیت نوع بشر، یا "به معنای" انسان بودن استفاده می شود.

بر اساس کتاب مقدس ابراهیمی، خداوند انسان را به صورت خود آفریده است. اوست خدای یگانه، خالق و منبع حیات ما، و زیباترین نامها و صفات از آن اوست. طبق کتاب مقدس، به انسان «اراده آزاد» اعطا شده است و از این رو این توانایی را دارد که آنچه را که معتقد است انتخاب کند. این حقی است که به همه انسان ها داده شده است. بنابراین، انسان با توجه به استفاده از ذهن و قلب خود، از طریق ادراک خود از واقعیت و زندگی، توانایی (که ممکن است از فردی به فردی دیگر متفاوت باشد) دارد.  و عقل و عقل، از طریق دانستن و درک چگونگی گنجاندن صفات او در زندگی خود، با دیگران رابطه برقرار کند. از این رو از طریق کسب خرد و حقیقت جویی با اخلاص قلبی و تفکر و تلفیق  این ویژگی ها از طریق تجارب خود و تجربیات خود با یکدیگر، ما می توانیم به "شناخت" او نزدیک شویم و بنابراین در "آرامش" درون خود و یکدیگر زندگی کنیم. طبق کتاب مقدس:  بدون اینکه رابطه خوبی با ما داشته باشیم  خالق، ما قادر به برقراری روابط خوب با یکدیگر نیستیم- زیرا تمام ویژگی هایی که ما را قادر می سازد روابط بهتری با یکدیگر داشته باشیم به «عدالت» و توانایی قضاوت «درست» از «نادرست» بستگی دارد. کتاب مقدس برای اینکه بتوانیم «با یکدیگر چنان رفتار کنیم که می‌خواهیم با ما رفتار شود»  گرفتن  مسئولیت زندگی مان با توجه به توانایی هایمان،  و ترکیب کردن  مفاهیم صلح، مهربانی،  راستی، صداقت، درستکاری، فروتنی، اعتماد، عدالت،  احترام، بردباری، فداکاری، بخشش، شادی، قدردانی، استقامت و درستکاری وارد زندگی ما می شود. توصیف ابراهیمی از خدا از طریق کتاب مقدس که از طریق «انبیا و رسولان» منتقل شده است این است که او منبع زندگی، منبع آفرینش، منبع حقیقت، منبع حکمت، سرچشمه دانایی، منبع نور است. ، سرچشمه محبت، سرچشمه رحمت، سرچشمه بخشش، و سرچشمه هرچه «خیر» و هر آنچه هست.  کتاب مقدس بشریت را دعوت می کند تا برای دستیابی به منبع خود رجوع کنند  سلام، خدای یگانه، برای کمک و راهنمایی برای انسان  نجات یافتن از شری که ناشی از "اختیار" خود انسان است.  

بر اساس کتاب مقدس، بدون هدایت خداوند، انسان به طور طبیعی به بدی گرایش پیدا می کند و بدون تسلیم شدن به راه «جستجوی حقیقت» با دل های صادق، انسان به دنبال لذت های این امر تمایل دارد.  زندگی دنیوی که منجر به زیان و رنج می شود. وقتی انسان خود را «خودکفا» فرض کند، می‌تواند تبدیل شود  ناسپاس و «متکبر» و دست از یادگیری و رشد معنوی بردار. این می تواند منجر به فقدان درک و خردی شود که می تواند بشر را به سمت آن سوق دهد  توسط "خود" و "طمع" و "خودخواهی" هدایت می شود که می تواند به سیاره ما، موجودات آن و به روابط ما با یکدیگر آسیب برساند. بر اساس کتاب مقدس، هر چه به انسان دانش بیشتری داده شود، «اراده آزاد» بیشتری دارد و بنابراین «مسئولیت» بیشتری دارد تا از آن به بهترین شکل ممکن استفاده کند.  به منظور ایجاد ارتباط بهتر با خالق خود و با خلقت.  

برای درک بهتر تمایلات طبیعی طبیعت انسان -  اجازه دهید به کودکان و تمایلات طبیعی آنها نگاه کنیم. کودکان در این جهان به دنیا می آیند، پاک و بی گناه، بدون اینکه بدانند چگونه بخوانند یا بنویسند، صحبت کنند یا برچسب هایی ایجاد کنند تا بتوانند ارتباط برقرار کنند. این باعث ایجاد حس "بی گناهی" در آنها می شود و آنها صرفاً به مهربانی و شفقت و محبت دیگران برای ارائه و نگاه وابسته هستند.  پس از آنها و رفع نیازهای آنها. همانطور که آنها بزرگتر می شوند، می بینیم که کودکان در لحظه زندگی می کنند - آنها به طور طبیعی به دنبال آن هستند  لذت های دنیوی از تفریح و بازی و اسباب بازی و شوخی و خنده و سرگرمی. آنها بزرگسالان را به عنوان «الگو» می‌دانند، زیرا به‌طور طبیعی به دنبال «راهنمایی» برای خود هستند  با افزایش سن رشد می کنند. آنها ممکن است از رفتارهای ما کپی کنند زیرا به نظر می رسند  به عنوان الگو برای ما آنها به راحتی رفتارهای خود را در سنین پایین بازتاب نمی دهند زیرا فاقد نوع خاصی از خرد هستند که با تجربه و دانش همراه است. آنها قول می دهند و به آنها عمل نمی کنند. آنها اغلب عجول هستند و معنی "صبر" را نمی فهمند - وقتی چیزی را می خواهند "اکنون" آن را می خواهند. کودکان مرحله ای از بی توجهی به احساسات دیگران را پشت سر می گذارند  زیرا برای آنها تنها چیزی که اهمیت دارد این است که "این اسباب بازی من است و باید آن را داشته باشم." آنها نمی کنند  به طور طبیعی ارزش پول یا نیاز به کسب چیزی از طریق کار را درک کنید. بچه ها جان خود را در دستان ما می گذارند و برای تأمین و راهنمایی به والدین تسلیم می شوند. این به آنها اجازه می‌دهد تا غیرمسئولانه عمل کنند - وقتی ما فراهم می‌کنیم و فراهم می‌کنیم و اگر آنها را راهنمایی نکنیم که چه چیزی درست است و چه چیزی نادرست است. هنگامی که آنها رفتار می کنند یا چیزهای آزاردهنده ای می گویند که باعث آسیب به دیگران می شود، به نظم و انضباط و یادآوری و اغلب نوعی تنبیه نیاز دارند تا به آنها در تفکر و اصلاح روش کمک کند.  هنگامی که شروع به استفاده از شاگرد و تنبیه به عنوان راهی برای آموزش درست و نادرستی به آنها می کنیم، می بینیم که کودکان به احتمال زیاد به رفتار آنها توجه می کنند. اما تنبیهی که ما به آنها می دهیم از عشق به آنها ناشی می شود، زیرا ما می خواهیم آنها به گونه ای رشد کنند که مسئولیت آن را بر عهده بگیرند.  گفتار و کردار آنها و می خواهند آنها به بزرگسالانی تبدیل شوند که درک خوبی از درست و غلط بودن دارند تا بتوانند موفق شوند.  وقتی بچه ها  برای عملی که ما را خشنود می کند پاداش دریافت می کنند و ما می دانیم که خوب است، آنها بیشتر به انجام آن عمل ادامه می دهند. اگر به خاطر کاری که گفته اند یا انجام داده اند که به آنها یا دیگران آسیب رسانده مجازات شوند، مجازات می شوند  به احتمال زیاد به اجتناب از آن رفتار ادامه می دهد. آنها  با این حال به راحتی فراموش می شوند و به نظم و انضباط دائمی و سازگاری در روشی که بزرگسالان به آنها آموزش می دهد نیاز دارند تا احساس قوی اخلاقی درست و غلط را ایجاد کنند.   آنها به والدین خود وابسته هستند تا به آنها کمک کنند تا "راه را به آنها نشان دهند" و با این حال می بینیم که کودکان در "زندگی در لحظه" و در نتیجه شاد بودن و در صلح با خود بسیار بهتر از بزرگسالان هستند. بدون راهنمایی ما در مورد «درست و نادرست»، کودکان به خودخواه بودن و بی توجهی به دیگران در اطراف خود تمایل دارند. با این حال، با بزرگتر شدن، و رشد سطح عقل و منطق و عقل، کودکان یاد می گیرند که چگونه سؤال کنند.  خود و رفتارهای خود و اطرافیانشان. آنها ممکن است خودشان شروع به فکر کردن کنند و حتی راهنمایی هایی که والدینشان به آنها نشان داده اند را زیر سوال ببرند. آنها یاد می گیرند که تصمیم گیری را بر اساس سطح اراده آزاد خود شروع کنند و مفهوم اراده آزاد را درک کنند و به سن بلوغی می رسند که در آن زندگی خود را مطابق میل دیگران انجام نمی دهند، بلکه  طبق میل خودشان  

حال - اگر خودمان را به عنوان کودک ببینیم، با تمایلات طبیعی کودکانه به رفتاری خاص، می‌توانیم با آنچه در مورد طبیعت طبیعی انسان از درک خود از رفتار فرزندانمان می‌آموزیم ارتباط برقرار کنیم و آن را در مورد خود به کار ببریم. ما تفاوت چندانی با کودکان نداریم به این معنا که همه انسان ها  به نوعی راهنمایی از یک موجود برتر نیاز دارید تا به درستی هدایت شوید. بدون راهنمایی و بدون نظم و انضباط در زندگی‌مان، و بدون یادآوری درست و نادرست - ما طبیعتاً به عنوان انسان، مانند کودکان به فراموشی گرایش داریم و با بازی و سرگرمی - درست مثل بچه‌ها - حواس‌مان پرت می‌شود. آنچه هستی جسمانی ما به عنوان انسان می خواهد  خودشان  این احتمال را کاهش می دهد که ما به معنای معنوی رفتار کنیم که بخواهیم به دیگران کمک کنیم و با دیگران آن گونه رفتار کنیم که می خواهیم با ما رفتار شود. برای کودکان، ما مانند موجود برتر و هدایت و نوری هستیم که به آنها در گذر از عصر تاریکی کمک می کند. اما حتی آنها به نقطه ای از بلوغ می رسند که با توجه به سطح اختیار، عقل و عقل خود، شروع به زیر سوال بردن ما و راهنمایی ما می کنند.  و منطق به راهنمایی آنها به حقیقت کمک کند. هر چه سنمان بالاتر می رود، تجربه بیشتری داریم و فرصت بیشتری برای درس گرفتن از اشتباهاتمان و تأمل در رفتارهایمان داریم. ما  رشد در دوران کودکی می تواند تأثیر زیادی بر نحوه زندگی ما در بزرگسالی داشته باشد، و بسیاری از باورهای ما و نحوه رفتار ما به تربیت ما بستگی دارد. با این حال قطعی نیست. هنگامی که تصمیم می گیریم از خدا به عنوان راهنمای خود استفاده کنیم و به او حکمت و دانش را نگاه کنیم - می بینیم که دیگر مجبور نیستیم زندگی خود را طوری زندگی کنیم که دیگران انتظار دارند یا بخواهند - شروع به زندگی بر اساس درک خود و مطابق با آن می کنیم. اراده الهی او. او می تواند با اراده خود بهترین شخصیت ها را راهنمایی کند و ما از حالت عادی رها می شویم  انتظارات اجتماعی انسان به طور طبیعی اشتباه می کند، نقص دارد و بنابراین گفتارش یا  اقدامات اغلب متناقض خواهند بود. انسان طبیعتاً تمایل به کمال طلبی دارد - و با ایمان به موجودی برتر که کامل است - از منظر کودک طبیعتاً تصور می کند که این والدین او هستند - اما همانطور که ما  عاقل تر شویم - می آموزیم که حتی والدین ما نیز اشتباهاتی انجام می دهند که منجر به تناقض و در نتیجه دروغ می شود - بنابراین ما بیشتر به جهان هستی نگاه می کنیم و هنگام کمال به خدا روی می آوریم. ما او را مانند یک "شخصیت پدر و مادر" می بینیم و شاید به همین دلیل است که برخی او را "پدر بهشتی" می نامند.  انسان ها این توانایی را دارند که از او به عنوان الگو و راهنمایی استفاده کنند تا به آنها کمک کند اخلاق و منش خود را توسعه دهند و رفتار خود را مطابق با بهترین و ویژگی های او شکل دهند. با دیدن خودمان که به شکل او آفریده شده ایم، در صفات زیبای او نیرو می گیریم و تلاش می کنیم  به سمت تلاش برای ادغام این ویژگی ها به خودمان. برای تحقق این امر، ما باید در این دنیای دوگانگی زندگی کنیم، زیرا حقیقت بدون باطل چیست، عشق بدون نفرت چیست، رحمت بدون مجازات چیست، خیر بدون شر، زندگی بدون مرگ چیست؟

آیا انسان موجودی جسمانی است یا روحی؟ وقتی انسان بودن را صرفاً یک موجود فیزیکی می‌بینیم، گاهی اوقات می‌توانیم با جستجوی لذت‌های جسمانی حواسمان را پرت کند.  این دنیای فیزیکی-  همانطور که اگر میمون یا میمون بودیم زندگی کنیم، بدون اینکه توجه زیادی به وجود معنوی یا رفاه خود داشته باشیم.  از انسان ما  روح از سوی دیگر، با مراقبت از معنویت خود، احتمال بیشتری دارد  دارند  سطحی از هوشیاری که ما را از آسیب رساندن به دیگران باز می دارد و به ما کمک می کند تا با دیگران همانطور رفتار کنیم که خود می خواهیم با ما رفتار شود. اگر انسان بودن را ببینیم  ما بیشتر به عنوان یک موجود معنوی- احتمال بیشتری دارد که شادی واقعی را از طریق جستجوی صلح در مفاهیم عشق، مهربانی، شفقت، بخشش، صداقت، صداقت و غیره که اساس ساختار اخلاقی ما را تشکیل می‌دهند و قادر به درک و استفاده از آگاهی ما هستند، جستجو کنیم. تا ما را راهنمایی کند  و ما را از حیوانات دیگر متمایز می کند و به یکدیگر کمک می کند و با دیدن خود از طریق بازتاب در دیگران، مراقب نوع بشریت و سیاره ای که در آن با سایر مخلوقات او زندگی می کنیم، باشیم.  

انسانها کامل نیستند. آنها مرتکب اشتباه می شوند و بدون دانش و خرد غالباً بدون اینکه بدانند به دیگران آسیب می رسانند، حتی اگر نیت پشت این رفتار خالص باشد.  آنها اراده آزاد دارند که به چه چیزی اعتقاد داشته باشند، آزادانه فکر کنند، و به بسیاری از آنها عقل و توانایی یادگیری خواندن و نوشتن داده شده است و بنابراین "خلاق" باشند و از طریق دانش و تجربه خرد به دست آورند. انسانها در مقایسه با موجودات دیگر پیشرفته هستند.  از طریق انتخاب کلمات برای برچسب زدن به اشیاء فیزیکی در دنیایی که در آن زندگی می کنیم، و برچسب زدن به ادراکات ما و  اسامی را بنویسیم که به خودمان برچسب زده ایم و می توانیم آنچه دیگران نوشته اند را بخوانیم  به دنبال دانش باشید و این دانش را نسل به نسل منتقل کنید. بدون توانایی یادگیری با قلم، اجازه دهید از خود بپرسیم زندگی ما چگونه خواهد بود؟ چگونه در مدارس یاد بگیریم؟ چگونه رویدادهای تاریخی را ثبت کنیم و از آنها درس بگیریم؟ چگونه در مورد کتاب مقدس و دین بیاموزیم و در دانش علمی پیشرفت کنیم؟ مغز انسان، عقل، چشم، گوش، زبان و استفاده از گفتار و صدا، انسان را قادر ساخته است که اشیاء را نامگذاری کند و در نتیجه زبان را به عنوان راهی برای برقراری ارتباط با یکدیگر در سطحی بسازد. گونه های دیگر نمی توانند انجام دهند. حتی با وجود اینکه ما از همان گونه انسان‌ها هستیم، توانایی ایجاد راه‌های ارتباطی جدید بر اساس گروه‌ها و قبیله‌هایمان را داریم - این نه تنها یک رفتار غریزی است - بلکه در واقع مسئولیت بزرگی است که به ما داده شده است. گاهی اوقات ما چیزها را اشتباه می گیریم. گاهی میل ما به زندگی دنیا، ما را به انتقال دانش کاذب برای گمراه کردن دیگران یا به دلیل تمایلات خودخواهانه ما به ثروت، قدرت و موفقیت در زندگی دنیا ترغیب می کند. این اغلب منجر به تناقض در دانشی می شود که ما گاهی اوقات انتخاب می کنیم تا به یکدیگر منتقل کنیم.  بنابراین، مسئولیت عظیم انسان بر همه ما متکی است تا در مورد دانشی که به دنبال آن هستیم، سؤالاتی بپرسیم و از منطق و عقل و عقل خود برای کمک به تشخیص حق از باطل استفاده کنیم.  

بر اساس دانش کتاب مقدس، می آموزیم که اختیار انسان را قادر می سازد تا بتواند «انتخاب» کند که آیا می خواهد به عنوان یک انسان از نظر جسمی یا معنوی زندگی کند. یک "تعادل" خوب معنوی با جسم، انسان را قادر می سازد تا به بزرگترین پتانسیل خود دست یابد. جسم به ما این امکان را می دهد که از طریق معنویت محیطی مثبت برای خود و دیگران ایجاد کنیم. دوگانگی شکل فیزیکی و روحی انسان ها همان چیزی است که آنها را منحصر به فرد و خاص می کند.  

 

"نفس" چیزی است که ما چیز زیادی درباره آن نمی دانیم - جز اینکه طبق کتاب مقدس دینی - از جانب خداست و همه انسانها و موجودات زنده  یکی داده شده اند. کتاب مقدس به ما توصیه می‌کند که با وفاداری به هدف خود در زندگی مراقب روح خود باشیم و انسان‌ها را تشویق می‌کند تا به دنبال دانش، حکمت، حقیقت، عدالت باشند و با محبت با دیگران رفتار کنند، همانطور که با خود رفتار می‌کنیم. این به ما می آموزد که حتی اگر ممکن است از نظر فیزیکی متفاوت باشیم - سیاه، سفید، رنگ ها، شکل ها و اندازه های مختلف، مرد یا زن - در واقع همه ما یکسان هستیم به این معنا که همه ما روحی از آن داریم. او- و اینکه تنها چیزی که یک نفر را بهتر از دیگری می کند، میزان درستکاری اوست. اراده آزاد به ما این توانایی را می دهد که آنچه را که می پرستیم، «انتخاب» کنیم. این حقی است که خداوند به همه انسانها داده است. طبق کتاب مقدس، فرشتگان از نور ساخته شده اند و دقیقاً آنچه را که به آنها گفته می شود انجام می دهند، بنابراین پروردگار خود را از روی اجبار و نه از روی اختیار عبادت می کنند. با این حال، انسان ها دارای اراده آزاد هستند که بتوانند انتخاب کنند که آیا او را پرستش کنند (و در نتیجه اطاعت کنند)، یا به روش ها و درک خود رها شوند و هر چیزی را رد کنند.  هدایتی که به ما نشان داده است. انسان ها می توانند «خدایان» دیگر را پرستش کنند - آنها می توانند کفش را بپرستند  یا اگر بخواهند یک مگس - حتی اگر خلاف منطق یا عقل باشد - اگر واقعاً می‌خواهند این کار را انجام دهند - خداوند به آنها توانایی داده است. کتاب مقدس به ما می گوید که در دین هیچ اجباری وجود ندارد. با این حال، راهنمایی او به ما توصیه می کند که این انتخاب انسان برای تصمیم گیری آگاهانه برای انتخاب انسان بودن جسمی به جای انسان معنوی است - و زندگی معنوی ابدی با زندگی صرفاً در جسم سازگار نیست.  این دنیا.

این دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم دنیای دوگانگی است. ادراک و درک و قضاوت اخلاقی ما از خوب و بد از تمایل و تمایل طبیعی ما به "دانستن" و "درک" در حالی که خودمان از طریق تجربه انسانی زندگی می کنیم، ناشی می شود. وجود نیاز ما به استفاده از منطق و عقل به ما این توانایی را می دهد که "حقیقت" را از "کذب" تشخیص دهیم.  در دنیای تناقض با این حال، به عنوان انسان، ما همچنین درک می کنیم که صرف سؤال کردن و جستجوی پاسخ به اندازه کافی نیست - عقل ما به تنهایی به همه چیز پاسخ نمی دهد. قلب و ذهن و روح ما همه باید تعادل خوبی داشته باشند و در مسیر حقیقت و عشق به یکدیگر کمک کنند.  به عنوان مثال علم نمی تواند به همه چیز پاسخ دهد: می تواند به پاسخ "چگونه" کمک کند، اما آیا می تواند "چرا؟" را پاسخ دهد؟ انسان‌ها تنها از طریق تجربه‌ی انسانی می‌توانند با مفاهیم متضاد هستی ارتباط برقرار کرده و آن‌ها را درک کنند، و از طریق تأمل و ذهن‌آگاهی نسبت به «آگاهی» خود و ویژگی‌های یک موجود برتر بیشتر آگاه شوند:  عشق چیست و از کجا می آید؟ "شفقت چیست و از کجا می آید؟" بخشش چیست و از کجا می آید؟ 'مهربانی چیست؟ و از کجا می آید؟'- و چرا انسان ها توانایی احساس احساسات قوی مانند عشق و شفقت، رحمت و مهربانی را دارند؟ عدالت چیست و چگونه می توان قضاوت اخلاقی درست و نادرست را انجام داد؟ چگونه این موارد را اندازه گیری کنیم؟  

 

بر اساس کتاب مقدس ابراهیمی،  خداوند انسان را به شکلی آفریده است که بتواند صفات زیبای او را بیان کند و در نتیجه با او ارتباط برقرار کند. نوع انسان می رود  از طریق یک زندگی از  دوگانگی یا متضادها برای درک واقعی صفات او.  گفتار و رفتار انسان اگر به میل خود رها شود اغلب باعث ایجاد آن می شود  تناقض. اگر باور داشته باشیم که فقط حقیقت و کلام خدا متناقض نیست -  آیا ما نمی توانیم از این به عنوان استفاده کنیم  راهنما  برای کمک به ما در تشخیص حقیقت از باطل، و راهنمایی برای اینکه چگونه ما به عنوان انسان می توانیم در راه خود صادق تر باشیم؟ اگر چنین است - پس چگونه می تواند  حقیقت باشد؟  اگر فقط خدا بداند که روح ما آرزوهای ما را دارد  نیات قلب ما و درونی ترین افکار ناخودآگاه ما - و کتاب مقدس به ما می آموزد که او به تنهایی همه چیز را می داند - او بهترین داوران و مهربان ترین و مهربان ترین است و در عین حال عادل است.  قاضی بهتر از او کیست؟ پس همدیگر را قضاوت نکنیم، بیایید همگی مسئولیت پذیر باشیم و بر اساس صداقت عمل کنیم و با تجربه زندگی کنیم و بیاموزیم، در حالی که قصد کمک به دیگران را در اعمال خود داریم، و اگر مرتکب اشتباه یا خطا شدیم، یکدیگر را ببخشیم. همدیگر را ببخشید و به تلاش و یادگیری از تجربیات خود و از یکدیگر ادامه دهید، زیرا همه ما یک روح مشترک داریم - همان روح - که باید از آن مراقبت کنیم، تا در این دنیای پر از حواس پرتی و بازی، زندگی معنوی داشته باشیم.

ما انسان هستیم ما می توانیم انتخاب کنیم که چگونه زندگی خود را با توجه به آنچه به ما داده شده و با توجه به استعدادها و برکاتی که داریم انجام دهیم. ما می‌توانیم زندگی‌ای را انتخاب کنیم که به دنبال لذت‌های این دنیا باشیم - فیزیکی - مادی - مانند سرمایه‌گذاری در چیزهای فیزیکی که به ما سود مالی بیشتری می‌دهد - می‌توانیم خودخواه باشیم و تقلب کنیم، دروغ بگوییم، دزدی کنیم و یکدیگر را فریب دهیم. سود مالی یا مادی خودمان یا برای لذتی کوتاه مدت از گل این دنیا که در نهایت پژمرده و ناپدید می شود. یا می‌توانیم زندگی‌مان را انتخاب کنیم و از نعمت‌هایمان بر اساس استعدادها، چشم‌ها، گوش‌ها، دهان‌ها و قلب‌هایی که با آن می‌توانیم بشنویم - و دارایی‌های مادی‌مان - نه فقط برای کمک به خود، بلکه برای کمک کردن، استفاده کنیم. زندگی دیگرانی که از ما خوش شانس ترند. به این ترتیب ما می‌توانیم در زندگی آخرت سرمایه‌گذاری کنیم - در آنچه که خداوند طبق کتاب مقدس همه بشر را به انجام آن دعوت می‌کند صرفنظر از "برچسب دین" خود - سرمایه گذاری بر روی او که همه خوب است، با کمک به یکدیگر و در عین حال روی آوردن به آن، سرمایه گذاری کنیم. او برای هدایت و حکمت، با دلهای صادق  به هر نحوی که بتوانیم گاهی انسان باید در این دنیا به معنای جسمانی مبارزه کند و با سختی روبرو شود، اما از نظر روحی با «رنج» مواجه نمی‌شود، بلکه «آرامش درونی» به او عطا می‌شود و از محبت و شفقت و بخشش و توانایی قضاوت بین» برخوردار می‌شود. درست و نادرست در مواجهه با مصیبت - از طریق انتخاب آگاهانه برای انتخاب زندگی معنوی بر لذت های مادی جسمانی این دنیا که از طریق کمک به دیگران و طلب خشنودی و عبادت و عبادت او حاصل می شود، «حکمت» اعطا می شود. اطاعت از او هنگامی که به ما در مورد آنچه به عنوان "حقیقت" تعریف می کنیم، آگاهی یافتیم.

انسان ها مدام در حال تغییر هستند. ما این توانایی را داریم که از گذشته و از اشتباهات خود و دیگران درس بگیریم و از آزادی خدادادی برخورداریم که بتوانیم آنچه را که باور داریم انتخاب کنیم.  ما چه کسی هستیم و چه کسی می خواهیم باشیم- ما این آزادی را داریم که انتخاب کنیم چگونه می خواهیم از آنچه به ما داده شده استفاده کنیم، نعمت هایمان در این دنیایی که در آن متولد شده ایم.  

از طریق کتاب مقدس و تجربه و تأمل می‌توانیم یاد بگیریم که «حکمت» می‌تواند به تغذیه روح و محافظت از آن در برابر مرگ معنوی کمک کند. حکمت از کتاب مقدس، هنگامی که با جستجوی حقیقت در مهربانی محبت آمیز جستجو می شود، می تواند ما را در شکل دادن به رفتارهایمان به گونه ای راهنمایی کند که از آنچه ما می دانیم برای خداوند پسندیده است، شکل دهیم.

چگونه می‌توانیم «عادل‌تر» شویم؟

 

در اینجا برخی از ویژگی های آنچه خداوند از کتاب مقدس توصیف می کند به عنوان ویژگی های یک انسان "عادل" است:

صادقانه،  صلح طلب، حقیقت جویی، حکمت جویی، متفکر، متفکر، متفکر،  k ind و سخاوتمند، c حیله گر،  دوست داشتنی، دلسوز، مهربان، نژادپرستان، عادل  و منصف، متواضع و متواضع، میانه رو و متعادل، توبه پذیر، ستوده، بخشنده و بخشنده  دیگران، غیر قضاوت کننده، خودانتقادگر، منضبط، مطیع او، احترام به دیگران، بردبار، صبور، استقامت، شادی آور، امانت دار، وفادار، صلح طلب، بی خود، پاکدامن، عاقل، امیدوار، سبک، دانا، دارای امانت . غیر حسود،  غیبت نکردن...

در اینجا برخی از ویژگی های آنچه خداوند از کتاب مقدس توصیف می کند به عنوان صفات ناخوشایند یک انسان است:

خودخواه، حریص، دروغگو، دروغگو،  قاتل، ناعادلانه و ناعادلانه، نابخردان، بی حوصله، عجولانه، قضاوت کننده، مغرور، غیر توبه کننده، ناسپاس، نابخشوده، خشمگین و انتقام جو، افراطی در اعمال مذهبی، نامهربان، غیر خیرخواه،  غیرقابل اعتماد، نابردبار، بی احترامی، متعارض، غفلت، ناامید، ویرانگر، جاهل، اسراف کننده، گمراه کننده، شهوتران، متکبر، بت پرست، نافرمان و سرکش علیرغم دانش، حسود، تاریک، بدون درستکاری، پرخور، افسرده،  غیبت کردن، تهمت زدن...

(بر اساس تأملات و درک دکتر لاله  تونسر- باشد که ما را در دانش و حکمت بیفزاید، ما را در جستجوی حقیقت یاری کند، به ما کمک کند و به ما توانایی قضاوت «درست» از «نادرست» تا بهترین توانایی‌هایمان را بدهد، و به ما کمک کند تا توانایی‌های بالقوه‌مان را به‌عنوان انسانیت به‌کار ببریم. طبق اراده الهی او.  آمین)  

هفت فرمان نوح که بر اساس تورات به نوح به همه بشریت داده شده است:  

طبق کتاب مقدس ابراهیمی - 7 قانون جهانی  قوانینی هستند که به همه ما توصیه می شود  نگه دارید، صرف نظر از اینکه چه کسی هستیم یا از کجا آمده ایم. بدون این هفت چیز، برای بشریت غیرممکن است که با هم در هماهنگی زندگی کنند.  

  1. نه بت پرستی
     

  2. نه اینکه به خدا فحش بدهیم
     

  3. تشکیل محاکم دادگستری
     

  4. نه اینکه مرتکب قتل شویم
     

  5. مرتکب زنا، حیوان ستیزی و فسق جنسی نشوند
     

  6. نه برای دزدی
     

  7. نخوردن گوشت پاره شده از حیوان زنده

برای آگاهی و اطلاعات بیشتر در مورد قوانین هفت گانه نوحید از الف

دیدگاه یهودی لطفا ببینید:

https://www.chabad.org/library/article_cdo/aid/62221/jewish/The-7-Noahide-Laws-Universal-Morality.htm

 

https://www.chabad.org/library/article_cdo/aid/4157474/jewish/Seven-Laws-for-a-Beautiful-Planet.htm

 

برای آشنایی بیشتر با قرآن  دیدگاه قانون نوحید:

http://www.wikinoah.org/en/index.php/Islam_and_Noahide_Law

پنج ستون "ایمان" که به ما کمک می کند تا ما را راهنمایی کند و ما را برای داشتن یک زندگی درست تر تربیت کند:  

1.  اعلامیه ایمان 

2. نماز

3. صدقه دادن

4. روزه گرفتن

5. زیارت

ده فرمانی که به «فرزندان  اسرائیل: از طریق موسی;

فرمان اول  ( خروج 20:2 )

من یهوه خدای شما هستم که شما را از سرزمین مصر و از خانه بندگی بیرون آوردم.

فرمان دوم  ( خروج 20:3-6 )

جز من خدای دیگری نخواهید داشت. از آنچه در بالا بهشت یا در زمین پایین و یا در آب زیر زمین است، برای خود هیچ تمثال و شبیهی نسازید. در برابر آنها سجده نکن و آنها را عبادت نکن، زیرا من، خداوند، خدای تو، خدای حسودی هستم که گناه پدران را بر فرزندان تا نسل سوم و چهارم می‌بینم.

فرمان سوم  ( خروج 20:7 )

نام یهوه خدایت را بیهوده نخوان. زیرا خداوند او را که نام او را بیهوده می‌برد بی‌گناه نمی‌داند.

فرمان چهارم  ( خروج 20:8-11 )

سبت را به خاطر داشته باشید تا آن را مقدس نگه دارید. شش روز کار کن و تمام کارهایت را بکن. اما روز هفتم برای یهوه، خدایت، سبت است، در آن هیچ کاری انجام نده، نه تو، نه پسرت، نه دخترت، نه غلامت، نه کنیزت، و نه گاو. و نه غریبه ای که در دروازه های شماست. زیرا خداوند در شش روز آسمان و زمین و دریا و هر چه در آنهاست را آفرید و در روز هفتم آرام گرفت. از این رو خداوند روز سبت را برکت داد و آن را مقدس کرد.

فرمان پنجم  ( خروج 20:12 )

پدر و مادر خود را گرامی بدار تا روزهایت در زمینی که خداوند خداوند به تو می دهد طولانی باشد.

فرمان ششم  ( خروج 20:13 )

تو نباید قتل کنی

فرمان هفتم  ( خروج 20:13 )

شما نباید خیانت مرتکب بشوید.

فرمان هشتم  ( خروج 20:13 )

تو نباید دزدی کنی

فرمان نهم  ( خروج 20:13 )

علیه همسایه خود شهادت دروغ نده.

فرمان دهم  ( خروج 20:14 )

به خانه همسایه خود طمع مکن، نه زن او، نه خدمتکار او، نه خدمتکار او، نه گاو او، نه الاغ او و نه به چیزی که مال همسایه توست.

 

و خدا گفت: بیایید انسان را به صورت خود و به شباهت خود بسازیم و آنها بر ماهیان دریا و بر پرندگان آسمان و بر چهارپایان و بر تمام زمین و بر آنها مسلط شوند. هر خزنده ای که روی زمین می خزد.  پس خدا انسان را به صورت خود آفرید، به صورت خدا او را آفرید. نر و ماده آنها را آفرید.  پیدایش 1:26-27

  خداوند  خدا انسان را از خاک زمین آفرید و در بینی او نفس حیات دمید. و انسان روح زنده شد. پیدایش 2:7  

پیدایش 2

بدین ترتیب آسمانها و زمین و تمام لشکر آنها به پایان رسید.  و خداوند در روز هفتم کار خود را که ساخته بود پایان داد. و در روز هفتم از تمام کارهایی که انجام داده بود استراحت کرد.  و خدا روز هفتم را برکت داد و آن را تقدیس کرد، زیرا در آن روز از تمام کارهای خود که خدا آفرید و آفرید آرام گرفت.  اینها نسل‌های آسمان‌ها و زمین هستند، زمانی که خلق شدند، در روزی که  خداوند  خداوند زمین و آسمان را آفرید  و هر گیاه مزرعه قبل از آن که در زمین بود، و هر گیاه مزرعه قبل از آن رشد کند  خداوند  خدا بر زمین باران نباریده بود و مردی هم نبود که زمین را بتراشد.  اما غباری از زمین بالا رفت و تمام سطح زمین را سیراب کرد.  و  خداوند  خداوند انسان را از خاک زمین آفرید و نفس حیات در بینی او دمید. و انسان روح زنده شد.  و  خداوند  خداوند باغی را در عدن به سمت شرق کاشت. و مردی را که ساخته بود در آنجا قرار داد.  و از زمین ساخته شده است  خداوند  خداوندا هر درختی را بپروران که برای دیدنش خوشایند و برای غذا مفید باشد. درخت حیات نیز در میان باغ و درخت معرفت خیر و شر.  و نهری از عدن بیرون آمد تا باغ را سیراب کند. و از آنجا جدا شد و به چهار سر تبدیل شد.  نام اولی پیسون است که تمام سرزمین حویله را که در آن طلا است احاطه کرده است.  و طلای آن سرزمین نیکو است: بدلیوم و سنگ اونیکس وجود دارد.  و نام رود دوم گیحون است که تمام سرزمین اتیوپی را احاطه کرده است.  و نام نهر سوم هیدکل است که به طرف مشرق آشور می رود. و چهارمین نهر فرات است.  و  خداوند  خدا آن مرد را گرفت و به باغ عدن گذاشت تا آن را بپوشاند و از آن نگهداری کند.  و  خداوند  خداوند به مرد دستور داد و گفت: از هر درخت باغ می توانی به رایگان بخوری.  اما از درخت معرفت خیر و شر، از آن نخورید، زیرا در روزی که از آن بخورید حتماً خواهید مرد.  و  خداوند  خدا گفت: خوب نیست که مرد تنها باشد. من او را کمکی برای او خواهم کرد.  و بیرون از زمین  خداوند  خدا همه جانوران صحرا و همه پرندگان آسمان را آفرید. و آنها را نزد آدم آورد تا ببیند که آنها را چه خواهد خواند.  و آدم همه چهارپایان و پرندگان آسمان و همه حیوانات صحرا را نام نهاد. اما برای آدم یاری یافت نشد.  و  خداوند  خداوند خواب عمیقی بر آدم فرود آورد و او به خواب رفت و یکی از دنده های او را گرفت و به جای آن گوشت را بست.  و دنده، که  خداوند  خداوند از مرد گرفته بود و او را زن قرار داده بود و نزد مرد آورده بود.  و آدم گفت: اکنون استخوانی از استخوانهای من و گوشتی از گوشت من است.  پس مرد پدر و مادر خود را ترک خواهد کرد و به زن خود خواهد چسبید و آنها یک تن خواهند بود.  و آن مرد و زنش هر دو برهنه بودند و شرم نداشتند.  پیدایش 2

  خداوند  بوی شیرینی داشت؛ و  خداوند  در دلش گفت: دیگر به خاطر انسان زمین را نفرین نخواهم کرد. زیرا خیال دل انسان از جوانی بد است. و دیگر بر هر موجود زنده ای که انجام داده ام ضربه نخواهم زد. پیدایش 8:21  

و مطمئناً خون شما را از جان شما طلب خواهم کرد. به دست هر حیوانی آن را طلب خواهم کرد و به دست انسان. به دست برادر هر انسانی جان انسان را طلب خواهم کرد.  هر که خون انسان را بریزد، خون او به دست انسان ریخته خواهد شد، زیرا او انسان را به صورت خدا آفرید.  پیدایش 9: 5-6

من تو را ستایش خواهم کرد. زیرا که من ترسناک و شگفت انگیز آفریده شده ام. کارهای تو شگفت انگیز است. و روح من به خوبی می داند.  وقتی که در خفا آفریده شدم و در پست ترین نقاط زمین به طرز عجیبی کار می کردم، مال من از تو پنهان نبود.  چشمانت جوهر من را دید، اما ناقص بود. و تمام اعضای من در کتاب تو نوشته شده بود، که پیوسته شکل می‌گرفتند، در حالی که هنوز هیچ یک از آنها وجود نداشت. مزمور 139:14-16  

پس نترس،  زیرا من با شما هستم.  ناامید مباش، زیرا من خدای تو هستم.  تقویت خواهم کرد  شما و کمک کنید  شما؛  من از شما حمایت خواهم کرد  با دست راست صالح من اشعیا 41:10  

"نخواهی دید که الاغ یا گاو برادرت در راه به زمین می افتد و خود را از آنها پنهان نمی کنی، حتما به او کمک خواهی کرد تا آنها را دوباره بلند کند." تثنیه 22:4  

اینک من در گناه شکل گرفتم. و در گناه مادرم مرا حامله کرد. مزمور 51:5

مزمور 148

شما را ستایش کنید  خداوند. شما را ستایش کنید  خداوند  از آسمان: او را در بلندی ها ستایش کن.  او را ستایش کنید، ای فرشتگان او، او را ستایش کنید، ای لشکریان او.  ای خورشید و ماه، او را ستایش کنید، ای ستارگان نور، او را ستایش کنید.  او را ستایش کنید ای آسمان های آسمان ها و ای آب هایی که بر فراز آسمان ها هستید.  بگذارید نام آنها را ستایش کنند  پروردگار: زیرا او امر کرد و آنها خلق شدند.  او همچنین آنها را تا ابدالاباد استوار ساخته است. او حکمی صادر کرده است که نخواهد گذشت.  ستایش کنید  خداوند  از زمین، ای اژدها، و همه اعماق:  آتش و تگرگ؛ برف و بخارات؛ باد طوفانی در حال تحقق کلام او:  کوه ها و همه تپه ها؛ درختان مثمر و همه سروها:  حیوانات و همه احشام. چیزهای خزنده و پرندگان در حال پرواز:  پادشاهان زمین و همه مردم. شاهزادگان و تمامی داوران زمین:  هم مردان جوان و هم دوشیزگان. پیرمردها و کودکان:  بگذارید نام آنها را ستایش کنند  خداوند: زیرا نام او به تنهایی عالی است. جلال او بر زمین و آسمان است.  او همچنین شاخ قوم خود را ستایش می کند و ستایش همه مقدسین خود را. حتی از بنی اسرائیل، قومی نزدیک به او. شما را ستایش کنید  خداوند.' مزمور 148

«وقتی به آسمان تو، کار انگشتانت، ماه و ستارگانی را که مقرّر کرده‌ای، می‌نگرم.  انسان چیست که به او توجه می کنی؟ و پسر انسان که او را ملاقات کنی؟ مزمور 8: 3-4

غنی و فقیر با هم ملاقات می کنند:  خداوند  سازنده همه آنهاست امثال 22:2  

و اگر غریبه ای نزد شما در سرزمین شما اقامت کند، او را آزار ندهید.  اما غریبه ای که با شما ساکن است برای شما مانند کسی خواهد بود که در میان شما متولد شده است و او را مانند خود دوست بدارید. زیرا شما در زمین مصر غریب بودید  خداوند  خدای تو. لاویان 19:33-34

... و عیسی پاسخ داد و به او گفت: «ای شیطان از من دور شو، زیرا مکتوب است که خداوند، خدای خود را عبادت کن و فقط او را عبادت کن.» لوقا 4  

"و کمی جلوتر رفت و به روی خود افتاد و دعا کرد و گفت: "ای پدر من، اگر ممکن است، این جام از من بگذرد، اما نه آنطور که من می خواهم، بلکه همانطور که تو می خواهی."  متی 26:39

ما انسان را از جوهر گلی آفریدیم. سپس او را به صورت قطره در آرامگاه ثابتی قرار دادیم. سپس قطره را به صورت لخته و آن را به جنین تبدیل کردیم. سپس استخوانها ساختیم و بر استخوانها گوشت پوشاندیم و از آن آفریده ای دیگر پدید آمدیم. پس تبارک و تعالی خداوند بهترین خلق کننده است. قرآن  23:12-14

آیا انسان نمی بیند که ما او را از نطفه ای آفریدیم؟ آنگاه او مجادله‌گر سرکشی می‌شود که برای ما مثل می‌گذارد و اصل خود را فراموش می‌کند».  قرآن  36:77-78

نعمت خدا را بر خود به یاد آورید که چگونه دشمن بودید و در میان دلهایتان معاشرت قرار داد و به برکت او برادر شدید.  قرآن  3:103

«...پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمین حجتی پیاپی قرار خواهم داد. گفتند: آیا کسی را بر آن قرار می دهی که در آن فساد کند و خون بریزد، در حالی که ما تو را تسبیح و تقدیس می کنیم؟ خداوند  گفت: همانا من چیزی را می دانم که شما نمی دانید و اسماء را به آدم آموخت. سپس آنها را به فرشتگان نشان داد و گفت: «اگر راست می گویید مرا از اسامی اینها آگاه کنید.» گفتند: منزهی، ما جز آنچه به ما آموخته ای، علم نداریم، همانا تو هستی که دانای حکیم است.» گفت: ای آدم، آنها را از نامهایشان آگاه کن. و چون آنها را از نام آنها خبر داد، گفت: «آیا به شما نگفتم که من غیب آسمانها و زمین را می‌دانم و آنچه را آشکار می‌کنید و پنهان می‌دارید می‌دانم.» ] هنگامی که به فرشتگان گفتیم: برای آدم سجده کنید. پس جز ابلیس سجده کردند. نپذیرفت و تکبر کرد و از کافران شد.  و گفتیم: ای آدم، تو و همسرت در بهشت ساکن شوید و از هر کجا که می خواهید از آن به فراوانی بخورید، اما به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران خواهید شد. از آن خارج شود و آنها را از آن [حالتی] که در آن بودند، دور کند. و گفتیم: «همگی دشمنان یکدیگر فرود آیید، تا مدتی در زمین جایگاهی برای اقامت و روزی خواهید داشت.» سپس آدم از پروردگارش سخنانی دریافت کرد. توبه اش را پذیرفت. همانا اوست که توبه پذیر و مهربان است، گفتیم: همگی از آن فرود آیید، و هنگامی که هدایتی از جانب من به شما رسید، هر کس از هدایت من پیروی کند، ترسی بر آنان نخواهد بود. نه اندوهگین می شوند. قرآن 2:30-38

جن و انس را نیافریدم مگر اینکه مرا بپرستند.  قرآن  51:56

«هنگامی که پروردگارت ذریه بنی آدم را از صلبشان بیرون آورد و آنها را بر ضد خود شهادت داد که آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: ما گواهى مى‏دهیم، مبادا در روز قیامت بگویند ما از این غافل بودیم.  قرآن  7:172

 

ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم و آنها را بر خشكى و دريا حمل كرديم و از پاكيزه‏ها روزى مى‏داديم و آنها را بر بسيارى از آنچه آفريده‏ايم برترى داديم.» قرآن 17:70

«ای مردم، ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و برای شما قوم و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. بهترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست. خداوند عالم و داناست. قرآن 49:13

«هر کس انسانی را بدون هیچ دلیلی مانند قتل عمد یا فساد در زمین بکشد، مانند آن است که همه مردم را کشته است». قرآن 5:32

هیچ کس را نکشید، زیرا خداوند زندگی را مقدس کرده است، مگر به عدالت... قرآن 17:33

اى كسانى كه ايمان آورده ايد، اموال يكديگر را حرام مصرف نكنيد، فقط معاملات پسنديده مجاز است. شما نباید خود را بکشید. خداوند نسبت به شما مهربان است. قرآن 4:29

و قطعاً شما را [ای مردم] آفریدیم و به شما شکل [بشر] دادیم. سپس به فرشتگان گفتیم: آدم را سجده کنید. پس جز ابلیس سجده کردند. او از سجده کنندگان نبود.  [خداوند] گفت: چه چیزی تو را از سجده باز داشت هنگامی که به تو امر کردم؟ [شیطان] گفت: من از او بهترم، مرا از آتش آفریدی و او را از گل آفریدی.[خداوند] فرمود: از بهشت فرود آیید که در آن تکبر برای شما نیست، پس بیرون بروید، همانا [شیطان] گفت: مرا تا روزی که برانگیخته می‌شوند مهلت بده.[خداوند] گفت: تو از مهلت‌شدگانی. بی گمان در راه راستت در کمین آنها خواهم نشست، سپس از پیش رو و از پشت سرشان و از راست و چپشان به سویشان خواهم آمد و بیشترشان را شکرگزار نخواهی یافت. [خداوند] فرمود: از بهشت خارج شو، سرزنش شده و رانده شده. هر کس در میان آنها از تو پیروی کند، جهنم را همگی از تو پر خواهم کرد.» و «ای آدم، تو و همسرت در بهشت ساکن شوید و از هر کجا که می خواهید بخورید، ولی به این درخت نزدیک نشوید، مبادا از مردم باشید. ستمكاران.» ولى شيطان براى آنان نجوا كرد تا آنچه را از عورتشان پوشيده بود، براى آنان آشكار سازد، گفت: «پروردگارتان اين درخت را بر شما حرام نكرد مگر اينكه فرشته شويد و يا از جاودانان شويد». [به خدا] آنها را سوگند داد: «من برای شما از نصیحت کنندگان صادق هستم.» پس آنها را با نیرنگ به زمین انداخت و چون از درخت چشیدند عورتشان برایشان آشکار شد و شروع کردند. از برگهای بهشت بر خود بچسبند و پروردگارشان آنها را ندا داد: «آیا شما را از آن درخت نهی نکردم و نگفتم شیطان دشمن آشکار شماست؟» گفتند: پروردگارا ما ستم کردیم. خودمان را، و اگر ما را نبخشی و به ما رحم نکنی، قطعاً از زیانکاران خواهیم بود». « فرود آیید، در حالی که برای یکدیگر دشمن خواهید بود. و براى شما در روى زمين تا مدتى محل استقرار و بهره‌مندى است.» فرمود: «در آن زندگى مى‌كنيد، و در آن مى‌ميريد، و از آن برانگيخته مى‌شويد.» اى فرزندان آدم، ما داريم. لباسی برای پوشاندن عورت و زینت به شما داد، اما لباس نیکوکاری بهترین است، این از آیات خداست.  که شاید به یاد بیاورند  ای فرزندان آدم، شیطان شما را وسوسه نکند همانطور که پدر و مادرتان را از بهشت بیرون کرد و لباسشان را از تنشان درآورد تا عورتشان را به آنها نشان دهد. همانا او شما و قبیله اش را از جایی می بیند که شما آنها را نمی بینید. همانا ما شیاطین را برای کسانی که ایمان نمی‌آورند، یاران قرار دادیم، و چون کار زشتی انجام دهند، می‌گویند: «ما پدران خود را در حال انجام آن یافتیم و خداوند به ما دستور داده است». بگو: «خداوند به فحشا دستور نمی‌دهد، آیا درباره خدا چیزی می‌گویید که نمی‌دانید؟» بگو: «پروردگارم به عدالت دستور داده است و در هر مکان [و زمانی که او را عبادت می‌کنید] خود را حفظ کنید. سجده کن و او را در دین خالصانه برای او بخوان». همانطور که او شما را آفرید، [به زندگی] باز خواهید گشت - قرآن 7: 11-29

و اوست که شما را جانشینان روی زمین قرار داد و برخی از شما را بر برخی دیگر در درجات [درجات] برتری داد تا شما را در آنچه به شما داده بیازماید. همانا پروردگار تو در عذاب سریع است. اما او آمرزنده و مهربان است.  قرآن 6:165

«[از آنها سؤال می‌شود]: «شما چیست؟ چرا به یکدیگر کمک نمی‌کنید؟» قرآن 37:25

همانا كسانى كه ايمان آوردند و يهوديان يا مسيحيان و صابئين - كسانى كه به خدا ايمان آوردند.  و روز بازپسین، و عمل صالح انجام دادند، اجرشان نزد پروردگارشان خواهد بود، و نه ترسی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند. قرآن 2:62

«و از هر چیز دو جفت آفریدیم. شاید شما به یاد داشته باشید. قرآن 51:49

«و هر گاه انسان را از رحمت خود بچشانیم، از آن شادمان می‌شود، ولی چون به خاطر اعمالی که دست‌هایشان فرستاده است، بدی به آنان رسد، انسان ناسپاسی می‌کند». برای خدا  فرمانروایی آسمانها و زمین است. او آنچه را که بخواهد خلق می کند. به هر کس بخواهد زن [بچه ها] می دهد و به هر که بخواهد مردان می دهد. '  قرآن 42:48-49

و ما در هر امتی پیامبری فرستادیم که خدا را بپرستید و از بدی دوری کنید. و در میان آنان کسانی بودند که خداوند  هدایت یافتند و در میان آنان کسانی بودند که ضلالت بر آنان [به سزاوار] مقرر شد. پس در زمین حرکت کن و بنگر که عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بود. قرآن 16:36

«انسان از شتاب آفریده شده است. من آیات خود را به شما نشان خواهم داد، پس من را بی تابی نکنید. قرآن 21:37

bottom of page