جهانی خداوند: پیام صلح
I'm a paragraph. Click here to add your own text and edit me. It's easy.
Promoting peace and harmony from an Abrahamic perspective
رفاه معنوی
معنویت چیست؟
معنویت کیفیت توجه به روح یا روح انسان در مقابل چیزهای مادی یا فیزیکی است.
چرا معنویت مهم است؟
اغلب متوجه میشویم که هر چه معنویتر شویم، بیشتر میتوانیم نیاز خود را به لذت بردن از داراییهای مادی دنیوی رها کنیم، و بیشتر میتوانیم آرامش و شادی و شادی را از چیزهای دیگر به دست آوریم - مانند ایمان به خدا، یا عمل جستجوی حقیقت، دانش و حکمت، یا محبت به یکدیگر، یا شرکت در اعمال محبت آمیز، یا از خود گذشتگی به نفع دیگران، و بخشش، شکرگزاری، شفقت و غیره چیزهایی است که با پول نمی توان خرید. معنویت می تواند یک سفر شگفت انگیز باشد و معمولاً نسبی در نظر گرفته می شود. برخی از مردم مذهبی نیستند اما همچنان خود را روحانی می دانند. دیگران ممکن است خود را مذهبی بدانند اما روحانی نباشند. معنویت با ارتباط با روح ما و روح خدا به وجود می آید و به ما کمک می کند تا خود را بهتر بشناسیم، فکر کنیم و یاد بگیریم که چگونه می توانیم همیشه خودمان را بهتر کنیم - افکار، نیات، گفتار و رفتار خود را به نفع خود خالص کنیم. دیگران، و برای رسیدن به خرد، فهم و نور.
برخی معنویت را پیروی از پیام خداوند توصیف می کنند که از زمان خلقت انسان از حضرت آدم تا نوح، ابراهیم، اسحاق، اسماعیل، یعقوب، یوسف، موسی، داوود، سلیمان، از طریق تمام انبیا و رسولان از جانب خداوند نازل شده است. عیسی، و محمد - در میان بسیاری دیگر.
دیگران ممکن است باور داشته باشند یا درباره کتاب مقدس بدانند، اما همچنان معنویت را به روش های دیگر تمرین می کنند - زیبایی معنویت در این است که نه تنها یک راه وجود دارد - بلکه راه های زیادی به سوی حقیقت وجود دارد.
چگونه معنویت می تواند به ما کمک کند؟
معنویت می تواند به بهبود رفاه معنوی ما کمک کند، به ما کمک کند تا خود و دیگران را بهتر درک کنیم، به ما کمک کند توانایی خود را برای "ارتباط" با خالق بهبود بخشیم، به ما کمک کند تا از گفتار و رفتار خود "آگاه تر" و "آگاه تر" شویم. و ما را قادر می سازد تا در سفر به سوی خرد، حقیقت و دانش و عشق، دائماً "رشد" و روح خود را پاکسازی کنیم. هنگامی که ما در تمام کارهایی که میگوییم و انجام میدهیم «آگاه خدا» شویم، میتوانیم از اراده آزاد خود برای بهبود زندگی خود و همچنین عزیزانمان و اطرافیانمان استفاده کنیم. غالباً با معنویت، احساس "مثبت" وجود دارد که در حضور دیگران بر آنها می درخشد. این ما را قادر می سازد تا پیام صلح، عشق و مهربانی را در هر کاری که انجام می دهیم و می گوییم منتشر کنیم و وقتی شادی را در درون خود می یابیم، شادی را برای اطرافیان به ارمغان می آورد.
وقتی خودمان احساس معنویت بیشتری داشته باشیم، رفاه معنوی ما می تواند به بهبود ذهنی و عاطفی ما کمک کند و همچنین سلامت جسمانی اغلب کسانی که احساس معنویت بیشتری دارند، کمتر دچار افسردگی، اضطراب، یا بی خوابی یا مشکلات اعتیاد می شوند. کسانی که به زندگی پس از مرگ ایمان دارند، یا هدفشان پیروی از پیام فرستاده شده از طریق رسولان و انبیای خداوند است، کمتر ممکن است به افکار خودزنی یا خودکشی دست بزنند، یا دست به هر کاری بزنند که به روح یا رفاه ما آسیب برساند. آنها بیشتر درگیر صلح می شوند و به احتمال زیاد عفو و بخشش دیگرانی را که ممکن است در گذشته آنها را آزار داده باشد آسان تر می کنند و بنابراین می توانند رنجش و احساس گناه و خشم را "ترک" کنند. که آنها را از ادامه زندگی خود باز می دارد. بنابراین می تواند به طور غیرمستقیم به بهبودی پس از حوادث آسیب زا، از دست دادن عزیزان کمک کند، و آنها به احتمال زیاد می توانند خود را ببخشند، زیرا آنها فکر کرده اند، یاد گرفته اند و راه خود را اصلاح کرده اند. وقتی در درون خودمان شادتر و راضیتر هستیم، متوجه میشویم که میتواند به سطح انرژی ما کمک کند، و از نظر جسمی به ما قدرت بیشتری برای مقابله با چالشهای روزانهای که با آنها روبرو میشویم، میدهد، بنابراین متوجه میشویم که در خانه، در روابطمان، بهتر عمل میکنیم. کار و در هر کاری که انجام می دهیم. وقتی در درون خود شادتر باشیم، متوجه می شویم که احساس درد مزمن کاهش می یابد، کمردرد، سردرد تنشی، سندرم خستگی مزمن نیز احتمالاً بهبود می یابد. بنابراین بهزیستی معنوی می تواند شفابخش و نوع درمانی باشد که برای بهبود حس روحی و جسمی ما از رفاه استفاده می شود.
معنویت می تواند به ما قدرت ببخشد تا در مواقع سختی استقامت کنیم و به ما کمک کند که صبور باشیم و با دیگرانی که آنها نیز با سختی روبرو هستند همدلی کنیم. از طریق ایمان و امید، کسانی که روحانی هستند و احساس میکنند به یک منبع برتر «متصل» میشوند، کمتر احساس «رنج» میکنند، زیرا یاد میگیریم که رنج حالتی است که در درون خودمان است و به شدت به دنیای مادیگرایانه اطرافمان وابسته نیست. با کمک به ما در موقعیتی که دیگران ممکن است آن را "منفی" ببینند "مثبت" باقی بمانیم، ما بیشتر از تجربیات گذشته خود، چه منفی یا نه، استفاده کنیم تا با تبدیل آن به چیزی، معنا و هدفی را به زندگی خود بیاوریم. مثبت» یا «مثبت تر».
چگونه معنویت ما می تواند به دیگران کمک کند؟
وقتی معنویتر میشویم و به منبعی بزرگتر از خودمان «متصل» میشویم و خود را بهتر میشناسیم، به احتمال زیاد میتوانیم بر گفتار و اعمال خود کنترل داشته باشیم و آنها را با اخلاق خود تطبیق دهیم، به نحوی که به ما کمک کند. دیگران. وقتی در درون خود شادتر باشیم، به احتمال زیاد میتوانیم خودمان را دوست داشته باشیم و در نتیجه دیگران را دوست داشته باشیم. هر چه بیشتر دیگران را دوست داشته باشیم و با دیگران طوری رفتار کنیم که خودمان دوست داریم با ما رفتار شود، از نظر روحی بیشتر رشد می کنیم و تأثیر آن بر دیگران حتی بیشتر می شود. وقتی با خودمان احساس راحتی بیشتری میکنیم، راحتتر میتوانیم مستقیماً با یک منبع عالی ارتباط برقرار کنیم، و هر چه در گفتار و رفتار خود به منبع عالی توجه بیشتری داشته باشیم، احتمال الهام بخشیدن به دیگران با پیامهای آن بیشتر میشود. عشق، صلح، مهربانی، بردباری، احترام، بخشش، فروتنی، قدردانی، ایمان، امید، شفقت و غیره - زیرا ما یاد می گیریم که چگونه این ویژگی ها را در زندگی خود بگنجانیم. وقتی دیگران احساس می کنند از این پیام انسانیت الهام گرفته اند - آنها هم می توانند از معنویت در سطح شخصی بهره ببرند - برای کمک به سلامت روانی و جسمی خود و می توانند به دیگران الهام بخشند - و این چه زیباست. ! ما رگهای نور می شویم که در روح و جان با هم متحد می شوند.
چگونه می توانیم معنوی تر شویم؟
معنوی تر شدن اغلب چیزی نیست که یک شبه اتفاق بیفتد. این می تواند یک سفر مداوم با فراز و نشیب باشد و در مواقعی احساس آزمایش کند. هیچ حد بالایی برای معنوی بودن وجود ندارد و بسیاری موافقند که این یک سفر بی نهایت است. میزان آرامش روحی و شادی و رضایت در درون خودمان همیشه نسبی است، درست مانند میزان خرد یا دانشی که می توان از طریق روشنگری به دست آورد - هر چه بیشتر بدانیم، بیشتر متوجه می شویم که چقدر کم می دانیم. از طریق درک این خود می تواند سطح فروتنی ما را افزایش دهد، که علاوه بر این می تواند به افزایش سطح رفاه معنوی ما کمک کند.
معنویت یک سفر شخصی است - هیچ راه درست یا نادرستی وجود ندارد - تا زمانی که از ذهن و قلب و روح خود استفاده کنیم و برای به دست آوردن بینش باز باشیم - و بتوانیم از عقل برای کمک به ما برای یافتن حقیقت استفاده کنیم - و چشمانمان را باز کنیم گوش ما به خرد و دانش - می توان از روش های زیر برای راهنمایی آنها استفاده کرد:
مفهوم مهمی که باید در سفر خود بپذیریم این است که ما همیشه ممکن است اشتباه کنیم - و میل صادقانه برای جستجوی حقیقت مهم است - زیرا این ما را قادر میسازد تا بتوانیم از خود انتقاد کنیم و بیشتر در معرض انتقاد دیگران باشیم. از طریق پرسیدن سؤال - ما بیشتر می توانیم به پاسخ های درستی برسیم که روح ما را راضی می کند.
در اینجا چند راه وجود دارد که میتوانیم سطح معنویت خود را بهبود بخشیم که به نظر بسیاری مفید است:
صداقت: -جستجوی حقیقت در عین راستگویی
فروتنی: - احساس غرور نکردن برای درخواست کمک و راهنمایی
عدالت: -با دیگران طوری رفتار کنیم که خودمان دوست داریم با ما رفتار شود
عشق: -اعمال محبت و محبت بخشش آنچه دوست داریم از مال دنیا و فراتر از ما نیازهای ارزش مادی - کمک به دیگرانی که بیشتر از ما به آن نیاز دارند. دیگران را همانطور که خودمان را دوست داریم دوست داشته باشیم.
خواندن: -افزایش دانش و حکمت با خواندن کتاب آسمانی - تورات، انجیل، زبور داوود، امثال، قرآن کریم.
مراقبه - هر چه بیشتر در زندگی روزمره خود در مورد دانش، خرد، گفتار و رفتار خود تأمل کنیم، احتمال بیشتری وجود دارد که بتوانیم خودمان و اینکه چگونه رفتارمان بر دیگران تأثیر می گذارد درک کنیم.
دعا - ما را قادر می سازد تا با خالق خود "صحبت" کنیم، مستقیماً - از او راهنمایی به سوی حقیقت، کمک در رویارویی با چالش هایمان، و امید بخواهیم. ما می توانیم این فرصت را ایجاد کنیم تا قدردانی خود را برای نعمت هایمان بهبود بخشیم، برای دیگران و همچنین خودمان دعا کنیم، برای دیگران و همچنین خودمان طلب بخشش کنیم. فرصتی برای ستایش و تسبیح او و پناه بردن به او از شر. این میتواند مفید باشد که دعای خود را بر صفات او متمرکز کنیم و او را با استفاده از آن نامها بخوانیم- برای مثال وقتی استغفار میکنیم، او را «بخشندهترین» خطاب میکنیم، یا زمانی که به دنبال راهنمایی و درک میشویم، «حقیقت» است. یا «عادل» هنگام دعا برای عدالت. هر چه بیشتر در دعا به یاد خدا باشیم و در صفات او تأمل کنیم، ایمانمان بیشتر می شود و آرامش در جان و دل ما جاری می شود. ما به خدا آگاه می شویم برای اینکه انسان بتواند مستقیماً بدون شفاعت به خدا متصل شود، باید خود را لایق حضور او بداند و باور داشته باشد که او از افکار و نیات ما آگاه است و هر کاری را که انجام می دهیم یا می گوییم می بیند. گاهی اوقات مردم از درخواست کمک از خداوند خجالت میکشند و به همین دلیل است که اعمال محبتآمیز و محبت، شفقت و نیکوکاری ممکن است به فرد کمک کند تا بتواند ارتباط خالصتری با منبع خود برقرار کند، زیرا به روح کمک میکند تا احساس «شایستهتر» بودن برای حضور او داشته باشد. - هر چند خدا می داند که او به هر حال حاضر است. هر چه ما نسبت به حضور او احساس شایستگی کنیم، احتمال اینکه در دعاهایمان «صادق» باشیم و «از صمیم قلبمان دعا کنیم» و اعتماد کنیم که آنها پذیرفته شده اند، بیشتر می شود. باید باور داشت که او بسیار بخشنده است و آنقدر ما را دوست دارد که بخواهیم دعاهایمان را بشنویم. باید تسلیم اراده الهی او شد و باور داشت که او همیشه دعاهای ما را آنگونه که ما نیز از او انتظار داریم اجابت نمی کند - اما اگر ما به او اعتماد کنیم در حالی که سعی می کنیم زندگی درستی با قلبی صادق داشته باشیم، او ما را راهنمایی خواهد کرد. به ما کمک کن و اگر راهمان را اصلاح کردیم، ما را ببخش - باید به یاد داشته باشیم که آنچه گاهی فکر می کنیم برایمان خوب است در واقع برای ما بد است و آنچه گاهی فکر می کنیم برای خود بد است در واقع برای ما خوب است. او بهترین می داند.
انعکاس - هر چه بیشتر بتوانیم انعکاس دهیم، بیشتر می توانیم یاد بگیریم و رشد کنیم
ذهن آگاهی -هر چه در هر کاری که انجام می دهیم هوشیارتر باشیم- بیشتر می توانیم از مزایای معنوی "آگاهی" و "درک" و "اتصال" به منبع زندگی خود بهره مند شویم.
خلاقیت -هنر، موسیقی، شعر، فیلم، همه اینها مسیرهایی برای یادگیری و الهام بخشیدن به دیگران در طول سفرهای معنوی ما هستند.
سوال بیشتر -اگر خود و دیگران را زیر سوال نبریم، نمی توانیم به عقل و دانش دست یابیم. منبع اطلاعاتی که می خوانیم چیست؟ اگر هدف ما جستجوی حقیقت است، باید سؤال کنیم. هر چه بیشتر سوال کنیم، احتمال اینکه به پاسخ های درست برسیم بیشتر می شود.
بیشتر گوش دادن -وقتی بیشتر به حرف های دیگران، مردم و همچنین طبیعت گوش می دهیم - احتمال بیشتری وجود دارد که بتوانیم از رفتار و اعمال و گفتار آنها بیاموزیم - و وقتی با تفکر، توجه و جستجوی حقیقت ترکیب می شود، بیشتر به نفع خودمان می شویم. و دیگران نیز از انجام این کار - به ما و دیگران کمک می کنند تا از نظر معنوی بیشتر آگاه شویم.