top of page

ترس های من

آیا من از تاریکی خودم می ترسم؟

آیا من از واقعیت می ترسم؟

آیا می ترسم با حقیقتی که بالاتر از خودم و درک خودم است روبرو شوم؟

آیا من در تاریکی می ترسم؟

آیا از قبول مسئولیت می ترسم؟

منبع نور و حقیقت برتر من چیست که به من امکان می دهد تاریکی روحم را ببینم و در آن قدم بردارم؟

چگونه می توانم در حالی که در دره سایه مرگ قدم می زنم از ترس خود بلند شوم؟

_ Fear, fright, shadow on the wall.jpg
Marble Surface

ترس

ترس چیست؟

ترس یک احساس طبیعی قدرتمند و بدوی انسانی است که اغلب با تهدید خطر، درد یا آسیب ایجاد می شود. «هیبت» یا «احترام» گاهی اوقات می‌تواند به عنوان «ترس» تعبیر شود، اما اغلب با احساس عمیق احترام همراه با احساس تحسین و تعجب همراه است.

احساس ترس اغلب توسط مسیرهای عصبی مرتبط با فرآیندهای فکری ایجاد می شود، اطلاعاتی که از تجربیات عاطفی یا بیرونی قبلی ما در مغز ما ذخیره شده است. ترس "یادگیری" و همچنین ترس "ذاتی" طبیعی یا "غریزی" وجود دارد و مهم است که تفاوت را درک کنیم تا به ما کمک کند ترسی را که به ما آسیب می رساند از ترسی که می تواند به ما در موفقیت در زندگی کمک کند جدا کنیم. .  

چرا ترس مهم است؟

ترس زمانی که در معرض یک موقعیت خطرناک واقعی قرار می گیریم می تواند بسیار مفید باشد - زیرا باعث واکنش آدرنالین و واکنش "جنگ یا گریز" می شود که می تواند محافظ و ضروری برای بقا باشد. برای مثال احساس «ترس» از قدم زدن در جنگل به تنهایی در تاریکی با ببرهای وحشی گرسنه که در اطراف پرسه می‌زنند، یک احساس طبیعی است که کمک می‌کند بسیاری از ما را در شب به تنهایی از جنگل دور نگه داریم، مگر اینکه دلیل بسیار خوبی/ضروری وجود داشته باشد. آنجا باش. احساس "ترس" هنگام مواجهه با آن ببر می تواند به واکنش مبارزه یا فرار کمک کند که می تواند به فرد کمک کند تا قبل از اینکه خیلی دیر شود از خطر فرار کند. اما بیایید از خود بپرسیم - چرا از ببر می ترسیم؟ آیا به خاطر چیزهایی است که در مورد خطرات مواجهه با ببر وحشی آموخته ایم؟ یا این یک ترس ذاتی طبیعی است که ما از ببر در درون خود داریم؟ تصور کنید به ببر از چشم یک نوزاد تازه متولد شده نگاه کنید... آیا می ترسیم؟

درست همانطور که ممکن است به دلیل "ترس" از ببر در جنگل "پنهان" شود - "ترس" از مجازات خدا پس از "گناه" یک شخص اغلب منجر به تلاش برای "پنهان شدن" از خالق خود می شود. این دنیای فیزیکی با 'پوشاندن' خود با 'برگ های باغ'. برگ‌ها در همه برچسب‌ها، رنگ‌ها، شکل‌ها، هویت‌ها، افکار، گفتار، احساسات، رفتار متفاوتی می‌آیند که گاهی اوقات آنها را بخشی از واقعیت واقعی خود می‌دانیم، در حالی که در اصل آنها فقط یک پوشش و یک تجلی فیزیکی موقت هستند و بخشی از شخصیت ما هستند. فکر کن ما هستیم با این حال، این لباس‌های موقتی می‌توانند به ما کمک کنند تا در این دنیای فیزیکی موقتی از حقیقت آمیخته با دروغ از طریق سختی و مبارزه عمل کنیم تا بتوانیم از خرد پنهان این دنیای فیزیکی برای کمک به تبدیل دروغ به حقیقت، وهم به واقعیت، تاریکی به نور استفاده کنیم. - و به سطحی معنوی ارتقا پیدا کنید که ما را حتی بیشتر از قبل از هبوط روحانی خود به خالق خود نزدیک می کند - اگر از وقت خود در اینجا عاقلانه استفاده کنیم. پس اگر انسان بخواهد گناه نکند چه؟ چه می‌شود اگر انسان توبه کند، لباس‌های بیرونی خود را درآورد و از هر فرمانی که معتقد است خالق به آنها داده است، اطاعت کند؟ آیا اطاعت از کلام خدا می تواند ما را از ترس از مجازات خدا رها کند؟ و اگر از عذاب او نمی ترسیم چرا اطاعت کنیم؟ آیا او می خواهد که ما به دلیل هیبت و احترام به جای ترس از مجازات از او اطاعت کنیم؟ آیا می‌توان این ترس را به هیبت/احترام (ابتدا از طریق اطاعت خودخواهانه) تبدیل کرد و سپس به عشقی بی‌قید و شرط برای خالق خود تبدیل کرد تا ما در حالی که تنها به دنبال لذت او هستیم (از طریق اطاعت از خودگذشته) به او خدمت کنیم؟

احترام/هیبت نسبت به خالق خود به ما کمک می کند تا ذهن و قلب خود را "متواضع" نگه داریم و در نتیجه ما را قادر می سازد تا رابطه معنادارتر و صمیمانه تری با خالق خود داشته باشیم. برای کسانی که بیشتر توسط نفس خود هدایت می شوند، اما هنوز «باورند» - ترس از مجازات خدا می تواند این احتمال را کاهش دهد که فرد از مرزهای تعیین شده توسط خالق خود تجاوز کند، در نتیجه از گناه، فساد و ایجاد تفرقه بین برادران جلوگیری می کند. و اگر چه این رفتار که منجر به "عدم آسیب" می شود ممکن است ناشی از میل خودخواهانه "ترس از مجازات" باشد، اما با این وجود هدف کمک به حفظ یک جامعه کارآمدتر است. برای کسانی که به دلیل اعتقاد نداشتن به خدا/خالق/یا هدف برتر از خدا نمی ترسند/احترام نمی کنند، شکل متفاوتی از ترس از مجازات ضروری است (محاکم عدالت جامعه) می تواند به جلوگیری از آسیب غیر ضروری آن شخص کمک کند. به دیگران یا درگیر شدن در رفتار مجرمانه، در نتیجه به جلوگیری از عملکرد مسالمت آمیز جوامع ما کمک می کند.  

چگونه ترس من می تواند به من و دیگران کمک کند؟

اگر بخواهیم بتوانیم به شیوه های گوناگون موجودات آفریده شده واقعاً "احترام" کنیم و بنابراین در "آرامش" با یکدیگر زندگی کنیم، ترس به شکل هیبت یا احترام برای خالق خود بسیار مهم است. هیبت و احترام نسبت به کسی یا چیزی باعث می شود که ما با آن شخص یا چیز محترمانه رفتار کنیم و در نتیجه با آنها رابطه معنادارتری داشته باشیم و با در نظر گرفتن وجود و احساسات آنها "فضای" بودن را به آنها بدهیم. هنگامی که ما نسبت به خدا "هیبت" یا احترام داریم، به احتمال زیاد با خلقت متنوع او با احترام رفتار می کنیم و به هر چیزی و هرکسی که او برای خلق کردن و حفظ آن انتخاب کرده است نگاه کنیم - با تحسین و شگفتی - به دنبال یادگیری و رشد معنوی از هر تعامل ما با یکدیگر و از طریق هر لحظه تجربه خود در این دنیای فیزیکی داریم.  

اگر در مورد احساسات شخصی خود از ترس تأمل و تعمق کنیم و سؤالات درستی از خود بپرسیم - می توانیم از ترس های خود خرد زیادی بیاموزیم. از چه چیزی می ترسیم، چرا از آن می ترسیم، و چگونه می توانیم از این حکمت برای رهایی از ترس خود استفاده کنیم و احساس منفی ترس را که ما را از نزدیک شدن و نزدیک شدن به خالق خود باز می دارد و به یک هیبت سالم و مثبت تبدیل می کند. پر از احترام و محبت نسبت به خالق خود و مخلوق او هستیم تا بتوانیم بدون ترس در راه های صلح او قدم برداریم - او را رو در رو ببینیم و صالح شویم (و در نتیجه به پتانسیل های واقعی خود به عنوان یک انسان دست یابیم).

ترس های ما چگونه بر حس خوب بودن ما تأثیر می گذارد؟

ترس یا "ترس" به عنوان یک احساس فعال اغلب به عنوان یک احساس "ناخوشایند" تلقی می شود. آدرنالین موجود در بدن ما باعث می شود ما احساس اضطراب، گاهی اوقات بیماری کنیم، و می تواند منجر به تپش قلب، افزایش تعریق، اسید معده و سوزش سر دل، کاهش اشتها، ناتوانی در تمرکز، ناتوانی در خواب، بدخلقی و احساس عذاب قریب الوقوع شود. اگرچه این می تواند به محافظت از ما در برابر آسیب دیدگی در برابر یک خطر یا تهدید فیزیکی یا روانی از طریق مکانیسم "جنگ یا گریز" کمک کند - وقتی این اتفاق به قدری رخ می دهد که بر عملکرد عادی روزانه و توانایی ما برای "آزاد بودن" تأثیر می گذارد. بیان خودمان و وفادار بودن به احساسمان از هدف عالی- می تواند بسیار ناتوان کننده باشد و باعث شود احساس کنیم که در یک حس هویت کاذب "به دام افتاده" و "برده شده ایم" یا "زندانی شده ایم". خود "ترس از احساس ترس" می تواند به ما منجر شود که چه زمانی می توانیم در "مناطق آسایش" خود در گفتار و عمل فکری خود باقی بمانیم، و منجر به اجتناب از ریسک کردن در زندگی شود که تصور می کنیم یا انتظار داریم. منجر به احساس ترس می شود، در نتیجه شانس ما را برای شرکت فعالانه در «خود انعکاس، مراقبه و ذهن آگاهی عمیق» که برای تقویت روابط ما با خالق خود و یکدیگر لازم است کاهش می دهد. ترس از ریسک کردن می‌تواند تأثیر منفی بر توانایی ما برای دستیابی به پتانسیل‌های واقعی‌مان در زندگی خانگی و کاری داشته باشد و می‌تواند ما را به نزول معنوی منفی و مارپیچ رو به پایین افسردگی و اضطراب سوق دهد که منیت، تنبلی، حرص و آز ما را بیشتر می‌افزاید. خشم، پرخوري، حسادت و شهوات.  

اگر در جامعه‌ای زندگی می‌کنید که در آن رهبران از ترس برای کنترل آزادی بیان انسانی که می‌خواهد در بیان آزاد باشد، از ترس استفاده می‌کنند، ترس از مجازات نیز می‌تواند باعث ایجاد احساس «به دام» و «زندانی» شود و به یک احساس بسیار منفی تبدیل شود. خود را هر طور که او انتخاب کند. اما وقتی مرزهای سالمی وجود دارد که در آن اعضای یک جامعه احساس آزادی می کنند تا بدون آسیب رساندن به آزادی بیان (و عبادت) دیگران در همان جامعه، خود را ابراز کنند، ترس از مجازات از فراتر رفتن از این محدوده های سالم و مهم وجود دارد. در واقع می تواند به ما کمک کند تا حتی آزادتر شویم تا بتوانیم بدون خطر یا آسیب از جانب خود به دیگران و دیگران برای خودمان، خودمان را ابراز کنیم. این هدف از «دادگاه‌های عدالت» است که از دیدگاه ابراهیمی باید در جوامع ما برپا شود و بر اساس احکام جهانی عدالت، احترام و صلح برای همه بشریت و خلقت بنا شود. هنگامی که حقوق بشر جهانی بدون تبعیض بر اساس نژاد، رنگ، قومیت و زمانی که بر اساس قانون عالی (تورات) تنظیم می شود، رعایت می شود - این به رهایی انسان ها از زندگی در ترس تحت حاکمیت رهبری های ناعادلانه کمک می کند. هنوز بر برخی جوامع در جهان حکومت می کنند.  

احساس "هیبت" و "احترام" یک احساس بسیار سالم است که تأثیر مثبت مستقیمی بر احساس معنوی و در نتیجه سلامت جسمی، عاطفی و روانی ما دارد. وقتی تصمیم می‌گیریم به دنیا و هر تعاملی که داریم نگاه کنیم، ما دیگران در «هیبت» و «تعجب» بیشتر می‌توانیم بخواهیم «تأمل»، «یادگیری» و «رشد» معنوی داشته باشیم. کمتر احتمال دارد که دیگران و روش های آنها را "مسخره" کنند. هیبت، شگفتی و تکریم توسط "تواضع" ما تقویت می شود و بیشتر به آن دامن می زند که ما را به خالق خود نزدیک می کند، در حالی که "مسخره" دیگران توسط "تکبر" ما تقویت می شود و باعث می شود کمتر بتوانیم حضور خالق خود را درک کنیم یا باور کنیم. در یک هدف عالی برای زندگی. هیبت، شگفتی و تکریم می‌تواند ما را به مسیرهای کسب خرد معنوی حتی از تاریک‌ترین مکان‌ها و منفی‌ترین تجربیات سوق دهد و به ما کمک کند تا «خوب» را در دیگران ببینیم، عیب‌های دیگران را راحت‌تر ببخشیم و ببخشیم و توانمندتر کنیم. برای دیدن "نور" خدا و چهره او در هر چیزی که در اطراف ماست، و به هر سمتی که بچرخیم.

ترس من چگونه به من آسیب می رساند؟

وقتی اجازه می‌دهیم ترس از هر چیزی غیر از خدا (یا جدا بودن از راه رسیدن به حقیقت برتر) افکار و گفتار و کردار ما را کنترل کند، برده‌های مشتاق ترس‌های خود می‌شویم که در کنار خالق خود ارزشی برای پرستش ندارند. ترس‌های ما زندگی‌مان را کنترل می‌کنند و ما را از ترک مناطق آسایش و برداشتن گام‌هایی در جهت درست (به سوی حقیقت برتر) باز می‌دارند که می‌تواند به ما کمک کند تا بد را به خیر، منفی را به مثبت، تاریکی را به نور، دروغ را به حقیقت تبدیل کنیم. و توهم به واقعیت. هنگامی که ما شهامت قدم زدن به دره های عمیق تر، تاریک تر، سایه مرگ این هستی فیزیکی را پیدا کردیم، در حالی که یاد خدا را در درون خودمان و اطرافمان نگه داشتیم، و در حالی که از دستورات او از طریق کلام (یا حقیقت) او اطاعت کردیم، ما نور او را که یکی است با خود به تاریک ترین مکان ها می آوریم تا در جستجوی جرقه های پنهان حکمت باشیم و به دیگران و خودمان کمک کنیم تا از اعماق آتش جهنم بیرون بیایند.  

ترس می تواند در اشکال، اشکال و اندازه های مختلف باشد. «تردید» در پتانسیل واقعی خود نوعی ترس است که به دلیل عدم ایمان و اعتماد به خالق خود ایجاد می‌شود و اغلب قضاوت ما درباره حقیقت در مقابل دروغ را مختل می‌کند. این اغلب ناشی از گناهان قبلی ما و نافرمانی مایل به خالق خود و رد "حقیقت" بالاتر (از طریق نافرمانی) زمانی است که ما قبلاً حقیقت آن را درک کرده ایم. شک در زیباترین ویژگی‌های خالق ما، اگر مستقیماً از حضور او احساس «قطع» داشته باشیم و اگر نپذیریم که او نقشی فعال در تمام نفس‌های زندگی ما ایفا می‌کند، به خود شک و عزت نفس پایین منجر می‌شود.  در تصویر او ایجاد شده است. عزت نفس پایین و شک در پتانسیل‌های خودمان می‌تواند توانایی‌های ما را برای موفقیت در همه زمینه‌های زندگی از جمله روابط، مسیرهای شغلی، و در جستجوی راه‌های درستکاری و صلح محدود کند. وقتی تحت کنترل "تردیدها" و "تردیدهای" خود هستیم که ما را به نافرمانی و گناه سوق می دهد، بیشتر تمایل داریم که برهنگی خود را با لباس بپوشانیم تا از خالق خود "پنهان شویم" درست مانند آدم و حوا در باغ. بعد از اینکه خدا را نافرمانی کردند. این باعث می‌شود کمتر احساس کنیم که ارتباط نزدیکی با منبع خود داریم، و کمتر بتوانیم او را ببینیم یا حضورش را احساس کنیم - مگر اینکه توبه کنیم و نذر کنیم و تمام تلاش خود را برای اصلاح راه خود انجام دهیم - و به راه اطاعت بازگردیم. و تسلیم اراده او شوید.

وقتی تصمیم می‌گیریم به غیر از خالق خود تکیه کنیم، یا در عبادت چیزی در کنار او قرار دهیم، «ترس‌های کاذب» مانند واقعیتی توهم‌آمیز به وجود می‌آیند که قلب، ذهن و نیروی ما را احاطه کرده و در بر می‌گیرد و مانع از این می‌شود که احساس کنیم از حقیقت خود جدا شده‌ایم. هویت، واقعیت، و جلوگیری از تبدیل شدن ما به موجوداتی که قادر به تبدیل شدن به آنها هستیم (عادل تر و یکی با منبع خود). تمایل ما به بت پرستی یا (خودپرستی نفس)، و امتناع مایل از تسلیم شدن در برابر اراده عالی خالقمان، ما را به مسیرهای شر/گناه دعوت می کند که در آن به دنبال ارضای امیال خودخواهانه خود هستیم (من، طمع، شهوت). حسادت، پرخوري، خشم.. و غيره) طبق فهم خود ما. ما را به دام می اندازد و در تاریکی خودمان (عدم نور معنوی) زندانی می کند و ما را با دودی از ترس ها، تردیدها، اضطراب و افسردگی احاطه می کند، در حالی که به جای پذیرش رویارویی با واقعیت واقعی و قبول مسئولیت زندگی خود، هذیان ها و سراب ها را تعقیب می کنیم. ما کنترل توانایی خود را برای کنترل افکار، احساسات، گفتار و رفتار خود از دست می دهیم و مانند حیوانات (به جای انسان) می شویم که صرفاً از غرایز حیوانی خود پیروی می کنند. این از دست دادن کنترل درستی ما بر طبیعت خودخواه ما می تواند منجر به احساس بیشتر اضطراب، گناه، افسردگی، عزت نفس پایین، عدم ایمان و کاهش باور به هدف عالی زندگی شود - در حالی که در واقع این احساسات منفی در واقعیت هستند. فقط جوهر واقعی ما «به ما جبران می‌کند» و سعی می‌کند به ما بگوید «چیزی اشتباه است» و از ما می‌خواهد که مسئولیت بیشتری بر زندگی‌مان بپذیریم، به آفریدگارمان بازگردیم و هدف برترمان را از طریق تسلیم شدن به اراده‌ی او به جای خودمان کشف کنیم.  

چگونه ترس من به دیگران آسیب می رساند؟

اگر به دلیل ترس از ریسک کردن نتوانم از منطقه راحتی خود خارج شوم - پس  چگونه می توانم با انسان دیگری که با من متفاوت است رابطه معناداری داشته باشم؟ اگر نتوانم با شخص دیگری رابطه معناداری داشته باشم، یا اگر از گفتگو با کسی که نظری متفاوت با دیدگاه ثابت من از درک محدود من از حقیقت دارد، خیلی می ترسم، پس چگونه می توانم آزاد شوم. خودم یا به دیگران کمک کنم خود را از "برچسب"ها و لباس هایی که در پشت آن پنهان می کنیم رهایی بخشند؟ چگونه می توانم با گنجاندن و به اشتراک گذاشتن ویژگی های زیبای او مانند مهربانی، شفقت، عشق، رحمت، بخشش، قدردانی، احترام، صبر، استقامت، تعهد و غیره با یک انسان دیگر، نام خالق خود را بشناسم و تقدیس کنم. ترک منطقه آسایش یا افشای آسیب پذیری هایم مانع از ایجاد رابطه معنادار با شخص دیگری می شود؟ با نگه داشتن خود به دلیل ترس از افشای هویت واقعی خود، مانع از نزدیک شدن شخص دیگری به خالق خود نمی شوم؟ آیا ترس من از خودنمایی یا برهنگی مانع از آن می شود که آینه ای مفید برای شخص دیگری باشم؟

چگونه می توانم از ترس هایم بالاتر بروم یا از ترس هایم برای تبدیل تاریکی به نور استفاده کنم؟

شجاعت ایستادن رو در رو با خالقمان چیزی است که برای کمک به ما برای غلبه بر ترس هایمان لازم است. هر چه بیشتر حضور او را "احساس" کنیم، کمتر می ترسیم. برای داشتن جرات رویارویی مستقیم با او و داشتن رابطه صمیمی با حضور او، باید «حقیقت جو» «حکمت جو» باشیم و شهامت رو در رو با حقیقت و واقعیت برتر را داشته باشیم. برای داشتن یک رابطه فعال و درک شده با حقیقت و درک حضور خداوند در کنار خود در حالی که بدون هیچ ترسی در تاریکی حضور او راه می رویم، باید خودمان راستگو باشیم، قلب های صمیمانه/پاک داشته باشیم و زندگی خود را با درستی زندگی کنیم. صداقت- روشی که ما برای اندیشیدن انتخاب می کنیم، روشی که برای احساس کردن، صحبت کردن و رفتار انتخاب می کنیم باید با نیت خالص ما هدایت شود تا به دنبال لذت و جلال او به تنهایی باشیم (نه تمجید از خود یا لذت خودخواهانه) از طریق هیبت/تکریم و عشق. خالق ما و برای همنوعان ما. برای این کار باید مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیریم، با برداشتن لباس های کثیف که به گناهان گذشته ما آلوده شده است، از گناهان خود توبه کنیم، خود را بشویم (با انجام کارهای تهذیب نفس مانند نماز منظم، روزه، صدقه) روی گردان شویم. از شر و فعالانه درگیر شدن در کارهای نیک. هر چه بیشتر از خالق خود و پروردگار جهانیان برای کمک طلب کنیم، از رحمت او نیروی بیشتری می گیریم. بدون رحمت او ما چیزی نیستیم.  

بیایید خود را از ترس های آموخته شده و کاذب خود که توسط اشتباهات گذشته، گناهان و جوامع ما به ما تحمیل شده است، برهانیم، نیروهای موقتی خارجی کاذبی که سعی می کنند جوهر هیبت و احترام ما را که ذاتاً نسبت به خالق خود داریم بپوشانند. برای انجام این کار، باید از هر چیزی که ما را تعریف می کند یا ما را در یک "جعبه" قرار می دهد، همه چیزهایی را که قبلاً می دانیم یا فکر می کنیم که می دانیم یک حقیقت محدود ثابت است، رها کنیم، آنچه را که هستیم یا فکر می کنیم که ما هستیم هستند، و در هر لحظه و در هر دم و لحظه از زندگی خود، برای دریافت حقیقتی برتر در همه حال باز باشیم تا بتوانیم همان چیزی باشیم که برای «بودن» هستیم.

بیایید شک و تردید خود را به فروتنی تبدیل کنیم. اجازه دهیم فروتنی ما را به توبه از گناهان گذشته مان سوق دهد. بیایید همه چیزهای نادرست (از جمله منیت خودخواهانه) را رد کنیم، تسلیم راهی برای جستجوی حقیقت برتر شویم در حالی که خودمان همیشه صادق هستیم (سعی نکنیم خود یا دیگران را فریب دهیم)، و با کمال میل اراده خود را به اراده خالق خود تسلیم کنیم. ترس (یا احترام) و عشق. حتی اگر به خاطر ترس از عذاب اراده او را اطاعت کنیم، در انجام کارهای نیک و روی گردانی از گناهان استقامت کنیم و امیدوار باشیم که از نظر روحی رشد کنیم تا آن جا که ذات خودخواهانه خود را به انحطاط کامل خود تبدیل کنیم. فقط در جستجوی خشنودی او به تنهایی نیکی کنید. سپس وارد حالت عبادت (یا اطاعت) می شویم.  از عشق و هیبت برای خالق خود و زندگی در یک وضعیت واقعی صلح - عاری از هر ترس - ما خدای خود را رو در رو ملاقات می کنیم.  

در اینجا چند سؤال مربوط به خود انعکاس وجود دارد که ممکن است به ما کمک کند تا از ترس‌های خود فراتر برویم و از رویارویی با خود و خالق خود ترس کمتری داشته باشیم.  

 

 

برخی از آیات کتاب مقدس در مورد "ترس"

 

 

ترس از خداوند سرآغاز دانش است، اما احمقها حکمت و آموزش را تحقیر می کنند. امثال 1: 7

 

عقل آشکار با صدای بلند صدا می زند، او صدای خود را در میدان عمومی بلند می کند. بالای دیوار فریاد می زند، در دروازه شهر سخنرانی می کند: «شما که ساده هستید تا کی روش های ساده خود را دوست خواهید داشت؟ تا کی مسخره کنندگان از تمسخر لذت می برند و احمق ها از دانش متنفرند؟ از سرزنش من توبه کن! آنگاه افکار خود را نزد شما خواهم ریخت و تعالیم خود را به شما معرفی خواهم کرد. امثال 1:20-23

 

پسرم، اگر سخنان مرا بپذیری و اوامر مرا در خود ذخیره کنی، گوش خود را به حکمت بگردان و دلت را به فهم بپردازی، اگر بصیرت را فریاد بزنی و برای فهم با صدای بلند فریاد بزنی، و اگر به دنبال آن بگردی. نقره را جستجو کنید و آن را به عنوان گنج پنهان جستجو کنید، آنگاه ترس از خداوند را خواهید فهمید و معرفت خدا را خواهید یافت. امثال ۲: ۱-۵

 

از بلای ناگهانی یا از ویرانی که شریر را فرا می گیرد نترسید. امثال 3:25

 

ترسیدن از خداوند، تنفر از بدی است. من از غرور و غرور و رفتار ناپسند و گفتار انحرافی متنفرم. امثال 8:13

 

ترس از خداوند سرآغاز حکمت است و معرفت قدوس عقل است. امثال 9:10

 

آنچه ستمکاران می ترسند آنها را فرا خواهد گرفت. آنچه آرزوی صالح برآورده می شود. امثال 10:24

 

ترس از خداوند عمر را طولانی می کند، اما سالهای شریر کوتاه می شود. امثال 10:27

 

هر کس دستور را تحقیر کند، بهای آن را خواهد داد، اما هر کس دستوری را رعایت کند، ثواب دارد. امثال 13:13

 

هر که از خداوند می ترسد راست راه می رود، اما کسانی که او را تحقیر می کنند در راه خود گمراه می شوند. امثال 14:2

 

هر که از خداوند بترسد قلعه امنی دارد و برای فرزندانش پناهگاه خواهد بود. ترس خداوند چشمه حیات است که انسان را از دام مرگ برمی‌گرداند. امثال 14:26-27

 

از طریق عشق و وفاداری گناه کفاره می شود. از طریق ترس خداوند از شر اجتناب می شود. امثال 16:6

 

ترس از خداوند به زندگی منجر می شود. پس از آن، فرد از دردسر دست نخورده است. امثال 19:23

 

فروتنی ترس از خداوند است. مزد آن ثروت و عزت و جان است. امثال 22:4

 

شریران گرچه کسی تعقیب نمی‌کند می‌گریزند، اما عادلان مانند شیر شجاع هستند. امثال 28:1

 

ترس از انسان یک دام خواهد بود، اما هر که بر خداوند توکل کند در امان است. امثال 29:25

 

خداوند را با ترس خدمت کنید و حکومت او را با لرز جشن بگیرید. مزمور 2:11

 

خداوند با من است. من نگران نخواهم بود. فانی های ساده با من چه می توانند بکنند؟ مزمور 118:6

 

خداوند نور و نجات من است. از که بترسم؟ خداوند مدافع جان من است. از چه کسی بترسم؟ هنگامی که بدکاران بر من آمدند تا گوشت مرا بخورند، دشمنان و دشمنان من، لغزیدند و افتادند. اگر لشکری بر ضد من اردو بزند، دل من نخواهد ترسید. اگر چه جنگ علیه من رخ دهد، با وجود این، من مطمئن خواهم بود. مزمور 27:1-3

 

تمام زمین از خداوند بترسند. بگذار همه مردم جهان به او احترام بگذارند. مزمور 33:8

 

خداوند را طلبیدم و او مرا اجابت کرد. او مرا از تمام ترس هایم نجات داد. مزمور 34:4

 

همه مردم خواهند ترسید. کارهای خدا را اعلام خواهند کرد و در آنچه انجام داده است بیندیشند. مزمور 64:9

 

خداوند ما را همچنان برکت دهد تا همه اقصی نقاط جهان از او بترسند. مزمور 67:7

 

هر که در پناه حق تعالی ساکن باشد در سایه حق تعالی می ماند. به خداوند خواهم گفت: «پناهگاه و قلعه من، ای خدای من که بر او توکل دارم!» زیرا اوست که شما را از دام تله گیر و از طاعون مهلک نجات می دهد. او شما را با کمرهای خود می پوشاند و زیر بال های او پناه می برید. وفاداری او سپر و سنگر است. از وحشت شبانه و از تیری که در روز پرواز می کند نخواهی ترسید. از آفتی که در تاریکی ساقه می زند، یا از ویرانی که در ظهر ویران می کند. ممکن است هزار نفر در کنار تو بیفتند و ده هزار نفر در دست راستت، اما به تو نزدیک نخواهد شد. تو فقط با چشمانت نگاه می کنی و جزای ستمکاران را می بینی. زیرا خداوند را پناهگاه من و اعلی متعال را مسکن خود قرار دادی. نه بدی به تو خواهد رسید و نه طاعونی نزدیک خیمه ات. زیرا او فرشتگان خود را در مورد شما مأمور خواهد کرد تا شما را در تمام راههایتان محافظت کنند. تو را در دستان خود خواهند برد تا پایت را به سنگ نزنی. شیر و کبری را زیر پا می گذاری، شیر جوان و مار را زیر پا می گذاری. «چون او مرا دوست داشته است، پس او را نجات خواهم داد. من او را امن خواهم ساخت، زیرا او نام من را شناخته است. «او مرا خواهد خواند و من او را اجابت خواهم کرد. من در دردسر با او خواهم بود. من او را نجات خواهم داد و او را گرامی خواهم داشت. "با عمر طولانی او را راضی خواهم کرد و رستگاری مرا ببیند." مزمور 91

 

ترس خداوند خالص و جاودانه است. احکام خداوند استوار است و همه آنها عادلانه است. مزمور 19:9

 

حتی اگر در تاریک ترین دره قدم بردارم، از هیچ بدی نمی ترسم، زیرا تو با من هستی. عصای تو و عصای تو مرا تسلی می دهند. مزمور 23:4

 

مردی که بخشنده است و قرض می دهد خوب است. او دلیل خود را در قضاوت حفظ خواهد کرد. زیرا او هرگز متزلزل نخواهد شد. از صالحان تا ابد یاد می شود. او از بشارت نمی ترسد. دلش استوار است و بر خداوند توکل دارد. دلش پابرجاست، نمی ترسد، تا وقتی که با رضایت به دشمنانش بنگرد. مزمور 112:5-8

 

حاکمان بی دلیل به من جفا می کنند، اما قلبم از حرف تو می لرزد. مزمور 119:161

 

خدا پناهگاه و قوت ماست، کمکی بسیار حاضر در مشکلات. پس ما نخواهیم ترسید، اگر چه زمین تغییر کند، و اگر کوهها به دل دریا لغزند. اگر چه آب هایش غرش و کف کند، اگر چه کوه ها از غرور متورمش می لرزند. مزمور 46: 1-3

 

به خدایی که کلامش را می ستایم - بر خدا توکل می کنم و نمی ترسم. فانی های ساده با من چه می توانند بکنند؟ مزمور 56:4

 

به خدا توکل دارم و نمی ترسم. انسان با من چه کند؟ مزمور 56:11

 

وقتی اضطراب در من زیاد بود، تسلی تو مرا شاد کرد. مزمور 94:19

 

و چون قابله ها از خدا می ترسیدند، او خانواده های خود را به آنها داد. خروج 1:21

 

ترس و هراس شما بر تمامی جانوران زمین و بر تمامی پرندگان آسمان و بر هر موجودی که در امتداد زمین حرکت می‌کنند و بر تمامی ماهیان دریا خواهد افتاد. آنها به دست شما داده می شود. پیدایش 9:2

 

ابراهیم پاسخ داد: با خود گفتم: «در این مکان بیم خدا نیست و مرا به خاطر همسرم خواهند کشت.» پیدایش 20:11

 

دست روی پسر دراز نکنید.» "کاری با او نکن. اکنون می دانم که از خدا می ترسی، زیرا پسرت، تنها پسرت را از من دریغ نکرده ای.» پیدایش 22:12

 

در آن شب خداوند بر او ظاهر شد و گفت: «من خدای پدرت ابراهیم هستم. نترس، زیرا من با تو هستم. به خاطر بنده ام ابراهیم، تو را برکت خواهم داد و بر تعداد فرزندانت خواهم افزود.» پیدایش 26:24

 

اما یعقوب بنیامین، برادر یوسف را با دیگران نفرستاد، زیرا می‌ترسید که آسیبی به او وارد شود. پیدایش 42:4

 

«همسایه خود را کلاهبرداری یا دزدی نکنید. «دستمزد یک کارگر اجیر را یک شبه عقب نگذارید. لاویان 19:13

 

من یهوه خدای شما هستم که شما را از سرزمین مصر بیرون آوردم تا غلام آنها نباشید و میله های یوغ شما را شکستم و شما را برپا کردم. اما اگر از من اطاعت نکنی و همه این احکام را اجرا نکنی، در عوض احکام مرا رد کنی، و اگر نفست از احکام من بیزار باشد تا همه اوامر مرا اجرا نکند، و عهد خود را بشکنم، به نوبه خود این کار را با شما انجام خواهد داد: من یک وحشت، مصرف و تب ناگهانی را بر شما منصوب می کنم که چشم ها را از بین می برد و روح را از بین می برد. همچنین بذر خود را بیهوده خواهی کاشت، زیرا دشمنانت آن را خواهند خورد. صورت خود را بر ضد تو خواهم نشاند تا در برابر دشمنانت شکسته شوی. و کسانی که از شما متنفرند بر شما حکومت خواهند کرد و در صورتی که کسی شما را تعقیب نکند فرار خواهید کرد. اگر پس از این چیزها نیز از من اطاعت نکنید، هفت برابر بیشتر شما را به خاطر گناهانتان مجازات خواهم کرد. من همچنین غرور قدرت شما را در هم خواهم شکست. همچنین آسمان شما را مانند آهن و زمین شما را مانند برنز خواهم ساخت. قدرت شما بیهوده خرج خواهد شد، زیرا زمین شما محصول خود را نخواهد داد و درختان زمین میوه خود را نخواهند داد. پس اگر با من خصومت کنید و حاضر به اطاعت من نباشید، بر شما هفت برابر گناهانتان می افزایم. وحیوان صحرا را در میان شما رها خواهم کرد که شما را از فرزندانتان رها می کنند و چهارپایان شما را نابود می کنند و از تعداد شما می کاهند تا راههای شما متروک شود. و اگر با این چیزها به سوی من روی نیاورید، بلکه با من دشمنی کنید، من نیز با شما دشمنی خواهم کرد. و من به خاطر گناهانت هفت بار تو را خواهم زد. شمشیری را نیز بر تو خواهم آورد که انتقام عهد را خواهد گرفت. و چون در شهرهای خود جمع شوید، وبا را در میان شما خواهم فرستاد تا به دست دشمن تسلیم شوید. وقتی عصای نان شما را بشکنم، ده زن نان شما را در یک تنور می‌پزند و نان شما را به مقدار سهمیه می‌آورند تا بخورید و سیر نشوید. اما اگر با این حال از من اطاعت نکنید، بلکه با من دشمنی کنید، آنگاه با شما دشمنی خشم آلود خواهم کرد و حتی من هفت بار شما را به خاطر گناهانتان مجازات خواهم کرد. به علاوه، گوشت پسران خود را خواهید خورد و گوشت دختران خود را خواهید خورد. پس مکانهای بلند شما را ویران خواهم کرد و مذبحهای بخورتان را قطع خواهم کرد و بقایای شما را بر بقایای بتهایتان انباشته خواهم کرد، زیرا جان من از شما نفرت خواهد داشت. شهرهای شما را نیز ویران خواهم کرد و پناهگاههای شما را ویران خواهم کرد و عطرهای آرامش بخش شما را استشمام نخواهم کرد. «من زمین را ویران خواهم کرد تا دشمنان تو که در آن ساکن شوند، از آن وحشت کنند. اما شما را در میان امتها پراکنده خواهم کرد و شمشیر را به دنبال شما خواهم کشید، زیرا سرزمین شما ویران و شهرهای شما ویران خواهد شد. «آنگاه زمین در تمام روزهای ویرانی از سبت‌های خود لذت خواهد برد، در حالی که شما در سرزمین دشمنان خود هستید. آنگاه زمین استراحت خواهد کرد و از سبت های خود لذت خواهد برد. «در تمام روزهای ویران شدن خود بقیه‌ای را که در سبت‌های شما رعایت نکرد، در حالی که شما در آن زندگی می‌کردید، نگاه خواهد داشت. «اما کسانی از شما که ممکن است باقی بمانند، من نیز در سرزمین دشمنانشان ضعف را در دلهایشان خواهم آورد. و صدای برگی رانده شده آنها را تعقیب خواهد کرد، و حتی زمانی که کسی تعقیب نمی کند، گویی از شمشیر می گریزند و سقوط خواهند کرد. بنابراین آنها بر روی یکدیگر خواهند لغزید، گویی از شمشیر فرار می کنند، هرچند کسی تعقیب نمی کند. و هیچ قدرتی برای ایستادن در برابر دشمنان خود نخواهید داشت. "اما شما در میان امت‌ها هلاک خواهید شد و سرزمین دشمنان شما را نابود خواهند کرد." پس کسانی از شما که ممکن است باقی بمانند، به دلیل گناهانشان در سرزمین دشمنانتان پوسیده خواهند شد. و همچنین به دلیل گناهان نیاکان خود با آنها پوسیده خواهند شد. اگر آنها به گناه خود و اجدادشان اعتراف کنند، به بی وفایی که در حق من کردند، و همچنین در دشمنی با من، من نیز با آنها دشمنی کردم تا آنها را به سرزمین دشمنانشان بیاورم. - یا اگر قلب ختنه نشده آنها فروتن شود تا گناهان خود را جبران کنند، عهد خود را با یعقوب و همچنین عهد خود با اسحاق و عهد خود با ابراهیم را به یاد خواهم آورد و زمین. زیرا زمین توسط ایشان متروک خواهد شد و سبتهای خود را جبران خواهد کرد در حالی که بدون آنها ویران شده است. در همین حال، آنها گناهان خود را جبران خواهند کرد، زیرا احکام من را انکار کردند و روحشان از فرایض من بیزار بود. با وجود این، هنگامی که آنها در سرزمین دشمنان خود باشند، آنها را رد نمی کنم، و از آنها بیزاری نخواهم کرد که آنها را نابود کنم و عهد خود را با آنها بشکنم. زیرا من یهوه خدای ایشان هستم. اما من عهد و پیمانی را که با اجدادشان که از سرزمین مصر در نظر امت‌ها بیرون آوردم تا خدای ایشان باشم، برای ایشان به یاد خواهم آورد. من خداوند هستم.» «اینها فرایض و احکام و قوانینی است که خداوند به وسیله موسی در کوه سینا بین خود و بنی اسرائیل قرار داد. لاویان 26:13-46

 

در قضاوت جانبداری نشان ندهید. کوچک و بزرگ را به طور یکسان بشنوید. از هیچ کس نترس که قضاوت از آن خداست. هر موردی را برایم سخت بیاورید و من آن را خواهم شنید.» تثنیه 1:17

 

خداوند به ما دستور داد که همه این احکام را اطاعت کنیم و از یهوه خدای خود بترسیم تا مانند امروز همیشه رستگار شویم و زنده بمانیم. تثنیه 6:24

 

شما در تعلیق دائمی زندگی خواهید کرد، پر از ترس هم در شب و هم در روز، هرگز از زندگی خود مطمئن نیستید. تثنیه 28:66

 

یقیناً خدا نجات من است. اعتماد خواهم کرد و نمی ترسم. خداوند، خود خداوند، قوت و دفاع من است. او نجات من شده است.» اشعیا 12:2

 

خداوند متعال است، زیرا او در بلندی ساکن است. او صهیون را پر از عدالت و عدالت کرده است. و او استوار روزگار شما، ثروت نجات و حکمت و دانش خواهد بود. ترس خداوند گنج اوست. اشعیا 33:5-6

 

«این یهوه صبایوت است که او را مقدس بدانید. و او ترس شما خواهد بود و او هراس شما خواهد بود. «آنگاه او به قدس تبدیل خواهد شد. اما برای هر دو خاندان اسرائیل، سنگی برای ضربه زدن و صخره ای برای لغزش، و دام و دام برای ساکنان اورشلیم. اشعیا 8:13-14

 

ای خداوند، تو خدای من هستی. تو را تجلیل خواهم کرد و نام تو را شکر خواهم کرد. زیرا شما معجزه کرده اید، برنامه هایی که مدت ها پیش با وفاداری کامل شکل گرفته اند. زیرا شهر را به تپه و شهر مستحکم را به ویرانه تبدیل کردی. قصر غریبه ها شهری است که دیگر نیست، هرگز از نو ساخته نخواهد شد. پس قوم قوی تو را تسبیح خواهند گفت. شهرهای ملل بی رحم به شما احترام خواهند گذاشت. اشعیا 25: 1-3

 

پس نترسید، زیرا من با شما هستم. ناامید مباش، زیرا من خدای تو هستم. من شما را تقویت خواهم کرد و به شما کمک خواهم کرد. من تو را با دست راست عادل خود حمایت خواهم کرد. اشعیا 41:10

 

اما اکنون خداوند، خالق تو، ای یعقوب، و او که تو را شکل داد، ای اسرائیل چنین می گوید: «نترس، زیرا من تو را فدیه داده ام. من تو را به نام صدا کرده ام؛ تو مال منی «هنگامی که از آبها عبور کنی، من با تو خواهم بود. و از میان نهرها بر شما طغیان نخواهند کرد. وقتی از میان آتش گذر کنی، نه سوخته می شوی و نه شعله تو را می سوزاند. «زیرا من یهوه، خدای شما، قدوس اسرائیل، نجات‌دهنده شما هستم. من مصر را به جای تو فدیه دادم، کوش و سبا را به جای تو. اشعیا 43: 1-3

 

«اینک شما قومی را که نمی‌شناسید خواهید خواند، و قومی که شما را نمی‌شناسد، به‌خاطر یهوه، خدای شما، قدوس اسرائیل، نزد شما خواهد رفت. "زیرا او شما را جلال داده است." خداوند را بطلبید تا پیدا شود. او را بخوانید در حالی که او نزدیک است. شریر راه خود را رها کند و انسان ناراست افکار خود را. و نزد خداوند بازگردد و او بر او و خدای ما شفقت خواهد داشت، زیرا او بسیار خواهد بخشید. خداوند می‌گوید: «زیرا افکار من افکار شما نیست و راههای شما راههای من نیست.» «زیرا همان‌طور که آسمان‌ها از زمین بالاتر است، راه‌های من نیز از راه‌های شما و اندیشه‌های من از افکار شما بالاتر است. «زیرا همان‌طور که باران و برف از آسمان نازل می‌شود، و به آنجا بازنگرد، مگر اینکه زمین را سیراب کنی و آن را بارور و جوانه بزنی، و بذر را برای کاشت‌کننده و نان به خورنده بدهی. کلام من نیز خواهد بود که از دهان من بیرون می‌آید. تهی به سوی من باز نمی گردد، بدون آن که آنچه را می خواهم به انجام برسانم، و در امری که برای آن فرستاده ام موفق نشده باشم. «زیرا با شادی بیرون خواهید رفت و با سلامتی هدایت خواهید شد. کوه ها و تپه ها در برابر تو فریاد شادی خواهند شنید و همه درختان صحرا دست خود را خواهند زد. «به‌جای بوته‌ی خار، سرو خواهد آمد و به‌جای گزنه، مار می‌روید، و یادگار خداوند خواهد بود، برای نشانه‌ای جاودانی که منقطع نخواهد شد.» اشعیا 55:5-14

 

از چه کسی آنقدر می ترسیدی و می ترسیدی که با من صادق نبودی و مرا به یاد نیاوردی و این را به دل نگرفتی؟ آیا به این دلیل نیست که مدتهاست سکوت کرده ام که از من نمی ترسی؟ اشعیا 57:11

 

خداوند به موسی گفت: «از او نترس، زیرا او را با تمام لشکر و سرزمینش به دست تو تسلیم کردم. همان کاری را که با سیحون پادشاه اموریان که در حشبون سلطنت می کرد، با او انجام دهید.» اعداد 21:34

 

فقط در برابر خداوند عصیان نکنید. و از اهل زمین نترسید که ما آنها را خواهیم خورد. حفاظت آنها از بین رفته است، اما خداوند با ما است. از آنها نترس.» اعداد 14:9

 

و به نسل بشر گفت: «ترس از خداوند حکمت است و دوری از بدی عقل است.» ایوب 28:28

 

اگر از خداوند می ترسید و از او عبادت می کنید و اطاعت می کنید و از اوامر او عصیان نمی کنید و اگر هم شما و هم پادشاهی که بر شما سلطنت می کند از یهوه خدای خود پیروی کنید، خوب است! اول سموئیل 12:14

 

خدای اسرائیل سخن گفت، صخره اسرائیل به من گفت: "وقتی کسی بر مردم به عدالت حکومت کند، وقتی که از ترس خدا حکومت کند... دوم سموئیل 23:3

 

وقتی جدعون متوجه شد که این فرشته خداوند است، فریاد زد: «افسوس، ای خداوند متعال! من فرشته خداوند را رو در رو دیده ام!» اما خداوند به او گفت: «سلام! نترس. تو قرار نیست بمیری.» پس جدعون در آنجا قربانگاهی برای خداوند ساخت و آن را «خداوند سلامت است» نامید. تا به امروز در اوفره ابیزریت ها ایستاده است. داوران 6:22-24

 

هر کس به همسر خود گفت: بیا قرعه بیندازیم تا بدانیم این مصیبت به خاطر چه کسی به ما رسیده است. پس قرعه انداختند و قرعه بر یونس افتاد. سپس به او گفتند: «حالا به ما بگو! این بلا به حساب کی به ما رسیده است؟ شغل شما چیست؟ و از کجا می آیی؟ کشور شما چیست؟ شما از چه افرادی هستید؟» او به آنها گفت: «من عبری هستم و از یهوه خدای آسمان که دریا و خشکی را آفرید می ترسم.» یونس 1: 7

 

در این هنگام مردان بسیار از خداوند ترسیدند و برای خداوند قربانی کردند و برای او نذر کردند. یونس 1:16

 

زیرا بنی‌اسرائیل روزهای زیادی بدون پادشاه یا شاهزاده، بدون قربانی یا ستون مقدس و بدون بت یا بت خواهند ماند. پس از آن، بنی اسرائیل باز خواهند گشت و خداوند، خدای خود و داوود پادشاه خود را خواهند طلبید. و در روزهای آخر با لرز به سوی خداوند و به نیکی او خواهند آمد. هوشع 3:4-5

 

من با آنها عهد ابدی می بندم که هرگز از نیکی کردن به آنها دست برنمی دارم و به آنها الهام می کنم که از من بترسند تا هرگز از من روی گردان نشوند. ارمیا 32:40

 

پس تمامی قومی که اسماعیل از مصفا به اسارت گرفته بود، برگشتند و نزد یوحانان پسر کریه رفتند. اما اسماعیل پسر نتانیا با هشت نفر از یوحانان گریخت و نزد پسران عمون رفت. آنگاه یوحانان پسر قریه و تمامی فرماندهان سپاهی که با او بودند، تمامی باقیمانده قومی را که از اسماعیل بن نتانیا بازیابی کرده بود، پس از کشتن جدلیا، پسر اخیقام، از مصفا گرفتند. مردانی که سرباز بودند، زنان، کودکان و خواجگانی که از جبعون بازگردانده بود. و رفتند و در جروث شیمهم که در کنار بیت لحم است ماندند تا به خاطر کلدانیان به مصر بروند. زیرا آنها از آنها می ترسیدند، زیرا اسماعیل پسر نتانیا جدلیا پسر اخیکام را که پادشاه بابل بر آن سرزمین گماشته بود، کشت. ارمیا 41:14

 

اما اگر می‌خواهید بگویید: «ما در این سرزمین نمی‌مانیم» تا به صدای یهوه خدای خود گوش ندهید و بگویید: «نه، بلکه به سرزمین مصر خواهیم رفت، جایی که ما جنگ را نخواهیم دید و صدای شیپور و گرسنگی نان را نخواهیم شنید و در آنجا خواهیم ماند. در این صورت، ای باقیمانده یهودا، به کلام خداوند گوش فرا دهید. یَهُوَه صبایوت، خدای اسرائیل چنین می‌گوید: «اگر واقعاً تصمیم دارید وارد مصر شوید و برای اقامت در آنجا بروید، پس  شمشیری که از آن می ترسی در آنجا در سرزمین مصر به تو خواهد رسید. و قحطی که شما نگران آن هستید، در مصر به دنبال شما خواهد آمد و در آنجا خواهید مرد. «بنابراین همه کسانی که تصمیم گرفتند به مصر بروند تا در آنجا اقامت کنند، به شمشیر، قحطی و وبا خواهند مرد. و از مصیبتی که من بر سرشان خواهم آورد، هیچ بازمانده و پناهنده ای نخواهند داشت.»

    زیرا خداوند صبایوت، خدای اسرائیل، چنین می‌گوید: «همانطور که خشم و غضب من بر ساکنان اورشلیم نازل شده است، خشم من نیز هنگام ورود به مصر بر شما نازل خواهد شد. و تو مایه لعن و وحشت و سرزنش و سرزنش خواهی شد. و دیگر این مکان را نخواهید دید.» ای بازماندگان یهودا، خداوند به شما گفته است: «به مصر نرو!» شما باید به وضوح درک کنید که امروز علیه شما شهادت داده ام. زیرا شما فقط خود را فریب داده اید. زیرا این تو هستی که مرا نزد یهوه خدایت فرستادی و گفتی: «برای ما به یهوه خدای ما دعا کن. و هر چه یهوه خدای ما می‌گوید، به ما بگویید و ما انجام خواهیم داد.» پس امروز به شما گفته‌ام، اما شما از یهوه خدای خود اطاعت نکردید، حتی در آنچه که مرا فرستاده تا به شما بگویم. بنابراین، اکنون باید به وضوح درک کنید که در محلی که می خواهید برای اقامت در آن بروید، با شمشیر، قحطی و طاعون خواهید مرد. ارمیا 42:13-18

 

از شنیدن شایعات در زمین دل نبند و نترس. یک شایعه امسال می آید، دیگری شایعه دیگر، شایعه خشونت در سرزمین و حاکم علیه حاکم. ارمیا 51:46

 

آنگاه قوم اطرافشان به راه افتادند تا قوم یهودا را دلسرد کنند و آنها را از ادامه ساختن بترسانند. عزرا 4:4

 

خوابی دیدم که ترسیدم. در حالی که در رختخواب دراز کشیده بودم، تصاویر و تصوراتی که از ذهنم می گذشت، من را به وحشت انداخت. دانیال 4:5

 

    تا امروز بر طبق آداب و رسوم پیشین عمل می‌کنند: از خداوند می‌ترسند و از فرایض و احکام و شریعت ایشان و احکامی که خداوند به پسران یعقوب که اسرائیل نامیده بود امر فرموده پیروی نمی‌کنند. خداوند با او عهد بست و به آنها امر کرد و گفت: «از خدایان دیگر نترسید و در برابر آنها سجده نکنید و آنها را خدمت نکنید و برای آنها قربانی نکنید. «اما خداوندی که شما را با قدرت عظیم و با بازوی دراز از سرزمین مصر بیرون آورد، از او بترسید و در برابر او سجده کنید و برای او قربانی کنید. فرایض و احکام و شریعت و احکامی را که برای شما نوشته است تا ابد رعایت کنید. و از خدایان دیگر نترسید. عهد و پیمانی را که با شما بستم فراموش نکنید و از خدایان دیگر نترسید. "ولی،  از یهوه خدایت بترسی. و او تو را از دست همه دشمنانت نجات خواهد داد.» با این حال، آنها گوش نکردند، اما طبق عادت قبلی خود گوش دادند. پس در حالی که این قوم ها از خداوند می ترسیدند، بت های خود را نیز خدمت می کردند. فرزندانشان و نوه هایشان نیز، چنانکه پدرانشان کردند، تا امروز نیز چنین می کنند. دوم پادشاهان 17:34-41

 

ایلیا به او گفت: «نترس. به خانه برو و همانطور که گفتی عمل کن. اما ابتدا از آنچه داری برای من نان درست کن و برای من بیاور و بعد برای خودت و پسرت چیزی درست کن. اول پادشاهان 17:13

 

اما وقتی شما را دستگیر کردند، نگران نباشید که چه بگویید یا چگونه آن را بگویید. در آن زمان به شما داده خواهد شد که چه بگویید، زیرا این سخن شما نیست، بلکه روح پدرتان از طریق شما صحبت خواهد کرد. متی 10:19-20

 

از کسانی که بدن را می کشند اما نمی توانند روح را بکشند نترسید. بلکه از کسی بترسید که هم روح و هم جسم را در جهنم نابود می کند. متی 10:28

 

و حتی موهای سر شما هم شماره گذاری شده است. پس نترسید؛ ارزش تو از بسیاری گنجشک ها بیشتر است متی 10:30-31

 

تا ما را از دست دشمنانمان رهایی بخشد و ما را قادر سازد که در تمام ایام خود در حضور او با قدوسیت و عدالت بدون ترس به او خدمت کنیم. لوقا 1:74-75

 

  «دوستان من به شما می گویم از کسانی که جسد را می کشند و پس از آن دیگر نمی توانند انجام دهند نترسید. اما من به شما نشان خواهم داد که از چه کسی باید ترسید: از او بترسید که پس از کشته شدن بدن شما، اختیار دارد شما را به جهنم بیندازد. بله، من به شما می گویم که از او بترسید. لوقا 12:4-5

 

مردم از وحشت بیهوش خواهند شد و از آنچه بر جهان می آید بیهوش خواهند شد، زیرا بدن های آسمانی متزلزل خواهند شد. لوقا 21:26

 

کسانی که ایمان آوردند و پیرو یهود و نصارا و صابئیان هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان آورد و کار شایسته کرد، پاداششان نزد پروردگارشان است. ; بر آنان نه ترسی است و نه اندوهگین می شوند. قرآن 2:62

 

کسی که از [خدا] بترسد، متذکر می شود. قرآن 87:10

 

در حالی که از (خداوند) قرآن 80:9 می ترسد

 

آیا ندیدی کسانی را که به آنها گفته شد: دست بردارید و نماز را برپا دارید و زکات بدهید؟ اما هنگامی که جنگ بر آنها مقرر شده است، گروهی از آنها از مردم می ترسند، همان گونه که باید از خدا می ترسیدند، یا با ترسی بزرگ تر، و می گویند: پروردگارا! چرا جنگ را برای ما مقدر کردی؟ چرا ما را به تأخير نزديك نكردي؟ بگو: روزی دنیا کوتاه است و آخرت برای پرهیزگاران بهتر است. و به پوسته سنگ خرما ستم نخواهید شد. قرآن 4:77

 

 

 

که از غیب از رحمان ترسید و با دلی بازگشته [توبه] آمد. با خیال راحت وارد آن شوید. این روز ابدیت است. قرآن 50: 30-34

 

و در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید. و او را با ترس و آرزو بخوان. همانا رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است. قرآن 7:56

 

ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و گفت: ای قوم من خدا را بپرستید. شما معبودی جز او ندارید. من بر شما از عذاب روز بزرگی می ترسم. قرآن 7:59

 

و چون خشم در موسی فروکش کرد، الواح را برداشت. و در کتیبه آنها هدایت و رحمت بود برای کسانی که از پروردگارشان می ترسند. قرآن 7:154

 

و پروردگارت را در درون خود با خشوع و ترس یاد کن بدون آنکه در گفتار ظاهر شود - صبح و شام. و از غافلان مباش. قرآن 7:205

 

تو فقط می توانی به کسی هشدار بدهی که از پیام پیروی می کند و از غیب الرحمن می ترسد. پس او را به آمرزش و پاداش بزرگ بشارت ده. قرآن 36:11

 

و هیچ باربری بار دیگری را به دوش نمی کشد. و اگر نفس سنگینی [دیگری را] برای حمل مقداری از بار خود بخواند، چیزی از آن حمل نمی شود، هر چند از خویشاوندان نزدیک باشد. تو فقط می توانی به کسانی هشدار دهی که غیب از پروردگارشان می ترسند و نماز برپا می دارند. و هر کس خود را پاکیزه کند، تنها به نفع نفس خویش است. و مقصد [نهايى] به سوى خداست. قرآن 35:18

 

و در ميان مردم و موجودات متحرك و دامهاي در حال چرا رنگهاي گوناگوني به همين ترتيب دارند. از بندگانش فقط کسانی که علم دارند از خدا می ترسند. همانا خداوند توانا و آمرزنده است. قرآن 35:28

 

ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که مضطرب شوی، بلکه فقط برای تذکری برای پرهیزگاران ( قرآن 20:2-3)

 

و با او به زبان نرم سخن بگو، شاید متذکر شود یا [خدا] بترسد». قرآن 20:44

 

در آن روز، همه [دعوت] را [بدون] انحراف از آن [دعوت] پیروی می کنند، و [همه] صداها نزد خدای مهربان خاموش می شود، پس جز زمزمه [گامی] نمی شنوید. قرآن 20:108

 

کسانی که می خوانند برای رسیدن به پروردگارشان وسیله ای می جویند که به کدام یک از آنها نزدیکتر است و به رحمت او امیدوارند و از عذاب او می ترسند. همانا از عذاب پروردگارت بیمناک است. قرآن 17:57

 

و گریان بر چهره می افتند و قرآن بر خضوع آنان می افزاید. قرآن 17:109

 

همانا در این نشانه ای است برای کسانی که از عذاب آخرت می ترسند. آن روزی است که مردم در آن جمع می شوند و آن روزی است [که] شاهد آن می باشند. قرآن 11:103

 

بگو: اگر پروردگارم را نافرمانی کنم، از عذاب روز بزرگی می ترسم. قرآن 6:15

 

و به قرآن كسانى را كه مى ترسند نزد پروردگارشان محشور شوند، هشدار ده، و جز او سرپرست و شفاعت كننده اى نيست، باشد كه پرهيزگار شوند. قرآن 6:51

 

آیا کسی که در ساعات شب مطیع است و سجده می کند و [به نماز] می ایستد و از آخرت می ترسد و به رحمت پروردگارش امیدوار است [مثل کسی است که نمی کند]؟ بگو: آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند برابرند؟ تنها آنان [که] اهل فهم هستند، یاد خواهند کرد. قرآن 39:9

 

آنها سایبان های آتش در بالای خود و در زیر آنها، سایبان خواهند داشت. به این وسیله خداوند بندگان خود را تهدید می کند. ای بندگان من، پس از من بترسید. قرآن 39:16

 

خداوند بهترین بیان را نازل کرده است: کتابی ثابت که در آن تکرار است. پوست کسانی که از پروردگارشان می ترسند از آن می لرزد. سپس با یاد خدا پوست و دلهایشان آرام می گیرد. این هدایت خداوند است  که به وسیله آن هر که را بخواهد هدایت می کند. و هر کس را خدا گمراه کند، هیچ هدایت کننده ای برای او نیست. قرآن 39:23

 

از پروردگارشان که بالاتر از آنهاست می ترسند و آنچه را که به آنها امر شده است انجام می دهند. و خداوند فرموده است: برای خود دو معبود نگیرید. او فقط خدای واحد است، پس فقط از من بترسید. قرآن 16:50-51

 

و قطعاً شما را پس از آنان در زمین ساکن می کنیم. این برای کسی است که از مقام من بترسد و از تهدید من بترسد. قرآن 14:14

 

او آنچه را که پیش روی آنان است و آنچه را که پس از آنان خواهد بود می داند و جز برای کسی که او را پسندیده است شفاعت نمی کنند. و آنان از ترس او بیمناکند. قرآن 21:28

 

کسانی که غیب از پروردگارشان می ترسند، در حالی که از قیامت بیمناکند. قرآن 21:49

 

پس او را اجابت کردیم و یحیی را به او دادیم و همسرش را برای او اصلاح کردیم. همانا آنان به سوی نیکی ها می شتابند و ما را با امید و ترس دعا می کردند و در برابر ما خضوع داشتند. قرآن 21:90

 

آنان که در هنگام نماز خضوع و تسلیم هستند... قرآن 23:2

 

همانا آنان که از ترس پروردگارشان بیمناکند.. قرآن 23:57

 

و آنان که آنچه می دهند می دهند در حالی که دلهایشان ترسان است زیرا به سوی پروردگارشان باز می گردند - قرآن 23:60

 

آنها از بستر [خود] برمی خیزند. پروردگارشان را با بیم و آرزو می‌خوانند و از آنچه به آنها روزی داده‌ایم انفاق می‌کنند. قرآن 32:16

 

همانا کسانی که غیب از پروردگارشان می ترسند آمرزش و پاداش بزرگی دارند. قرآن 62:12

 

و تو را به سوى پروردگارت هدايت كنم تا [از او] بترسى؟» قرآن 79:19

 

 

همانا در آن هشداری است برای هر کس که از [خدا] بترسد. قرآن 79:26

 

امّا كسى كه از مقام پروردگارش بترسد و نفس را از حرام باز دارد. سپس بهشت پناهگاه [او] خواهد بود. قرآن 79:40-41

 

ای بنی اسرائیل نعمتی را که به شما ارزانی داشته ام به یاد آورید و به عهد خود وفا کنید که به عهد خود وفا کنم و فقط از من بترسید. قرآن 2:40

 

و از صبر و نماز یاری بجویید، و به راستی که این کار جز برای خضوع [در برابر خدا] دشوار است، قرآن 2:45 .

 

سپس دلهای شما پس از آن سخت شد، مانند سنگ یا سخت تر. در حقيقت سنگ هايي است كه نهرها از آنها مي ريزد و بعضي از آنها شكافته مي شود و آب بيرون مي آيد و بعضي از آنها از ترس خدا فرو مي ريزند. و خداوند از آنچه انجام می دهید غافل نیست. قرآن 2:74

 

و از هر جا که [برای نماز] بیرون می روید، روی خود را به سوی مسجدالحرام بگردان. و هر جا که هستید روی خود را به سوی آن بگردانید تا مردم بر شما حجتی نداشته باشند، مگر ظالمان. پس از آنها نترسید و از من بترسید. و [چنین است] تا نعمت خود را بر شما تمام کنم و باشد که هدایت شوید. قرآن 2:150

 

در مورد خواستگاری زنان یا آنچه در وجود خود پنهان می دارید، بر شما گناهی نیست. خدا می داند که شما آنها را در ذهن خواهید داشت. ولى جز با گفتن سخنى شایسته به آنها وعده نده. و تا پایان مدت مقرر، عقد را تعیین نكنید. و بدانید که خداوند به آنچه در درون شماست می داند، پس از او بپرهیزید. و بدانید که خداوند آمرزنده و بردبار است. قرآن 2:235

 

مؤمنان فقط کسانى هستند که چون خدا یاد شود دلهایشان ترسان مى شود و چون آیات او بر آنان خوانده مى شود بر ایمانشان مى افزاید. و بر پروردگارشان توکل می کنند. قرآن 8:2

 

مبادا مؤمنان، کافران را به جای مؤمن، متحد نگیرند. و هر کس [از شما] این کار را انجام دهد، نزد خدا چیزی ندارد، مگر در صورت احتیاط از آنها. و خداوند شما را از خود برحذر می دارد و مقصد به سوی خداست. بگو: آنچه را در سینه هایتان است کتمان کنید یا آشکار کنید، خدا از آن آگاه است. و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است می داند. و خداوند بر هر چیزی تواناست. روزی که هر کس آنچه را از نیکی انجام داده است، می یابد و آنچه را که از بدی انجام می دهد، آرزو می کند که ای کاش بین او و آن [بد] فاصله بود. و خداوند شما را از خود برحذر می دارد و خداوند نسبت به بندگان [خود] مهربان است». قرآن 3:28-30

 

این تنها شیطان است که [شما] را از یاران خود می ترساند. پس از آنها نترسید و اگر مؤمن هستید از من بترسید. قرآن 3:175

 

و در حقیقت از اهل کتاب کسانی هستند که به خدا و آنچه بر تو و آنچه بر آنان نازل شده ایمان آورده اند و تسلیم خدا هستند. آیات خدا را به بهایی اندک عوض نمی کنند. آنها نزد پروردگارشان پاداش خواهند داشت. همانا هود در حساب سریع است. قرآن 3:199

 

همانا مردان و زنان مسلمان، مردان و زنان مؤمن، مردان و زنان مطیع، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان و زنان صبور، مردان متواضع و زنان متواضع، مردان نیکوکار و زنان نیکوکار. مردان و زنان روزه دار، مردانی که عورت خود را حفظ می کنند و زنانی که چنین می کنند، و مردانی که خدا را بسیار یاد می کنند و زنانی که چنین می کنند، خداوند برای آنها آمرزش و پاداش بزرگی آماده کرده است. قرآن 33:35

 

و [به خاطر بياور] هنگامى را كه به كسى كه خداوند به او نعمت داده و تو نيز نعمت داده اى گفتى: همسرت را نگهدار و از خدا بترس، در حالى كه آنچه را كه خدا مى‏گويد در درون خود پنهان داشتى. و از مردم ترسیدید، در حالی که خداوند حق بیشتری دارد که از او بترسید. پس چون زید دیگر نیازی به او نداشت، او را به عقد تو درآوردیم تا مؤمنان از همسران پسرخوانده‌هایشان در حالی که دیگر نیازی به آنها ندارند، ناراحتی نداشته باشند. و همیشه فرمان خدا محقق می شود. قرآن 33:37

 

[خداوند ستایش می کند] کسانی که پیام های خدا را می رسانند و از او می ترسند و جز از خدا نمی ترسند. و بس است که خداوند حسابگر باشد. قرآن 33:39

 

آیا ندیدی کسانی را که به آنها گفته شد دستهایت را [از جنگ] بازدار و نماز را برپا دار و زکات بدهی؟ ولى چون جنگ بر آنان مقرّر شد، گروهى از آنان همان گونه كه از خدا مى ترسند، و يا از ترسى بزرگتر، از مردم مى ترسيدند. گفتند: پروردگارا، چرا ما را به جنگ واجب کردی؟ کاش برای مدت کوتاهی [آن را برای] ما به تعویق می انداختی. بگو: بهره دنیا کم است و آخرت برای کسی که از خدا بترسد بهتر است. و [حتی] به اندازه یک نخ [در دانه خرما] بر شما ظلم نخواهد شد. قرآن 4:77

 

آیا زمان آن نرسیده است که کسانی که ایمان آورده‌اند، در برابر یاد خدا و آنچه از حق نازل شده است، دل‌هایشان خاشع شود؟ و مانند كسانى نباشند كه قبلاً به آنها كتاب داده شد و مدتى طولانى بر آنها گذشت و دلهايشان سخت شد. و بسیاری از آنها سرکشی می کنند. قرآن 57:16

 

و كسانى كه به آنچه خدا امر به پيوستن آنها كرده است ملحق مى‏شوند و از پروردگارشان مى‏ترسند و از بدى حساب مى‏ترسند... قرآن 13:21

 

اما برای کسی که از مقام پروردگارش بترسد دو باغ است - قرآن 55:46

 

پاداش آنان نزد خداوند باغ‌های جاودانه‌ای است که از زیر درختان آن نهرها جاری است و جاودانه در آن خواهند ماند، در حالی که خدا از آنان و آنان از او راضی باشد. این برای کسی است که از پروردگارش بترسد. قرآن 98:8

 

[منافقان] مانند مثال شیطان هستند که به انسان می گوید: «کافر شو». اما چون کافر شود می گوید: من از شما بیزارم. همانا من از خدای پروردگار جهانیان می ترسم. قرآن 59:16

 

اگر اين قرآن را بر كوهى نازل مى كرديم، آن را خاشع و از ترس خدا جدا مى ديدى. و این مثالها را به مردم عرضه می کنیم شاید بیندیشند. قرآن 59:21

 

و هر کس خدا و رسولش را اطاعت کند و از خدا بترسد و از او هشیار باشد، آنان همان رستگارانند. قرآن 24:52

 

و برای همه ادیان مراسمی [قربانی] قرار دادیم تا نام خدا را بر آنچه از حیوانات [قربانی] به آنان روزی داده است، یاد کنند. زیرا معبود شما معبود واحد است پس تسلیم او باشید. و [ای محمد] فروتنان را [در برابر پروردگارشان] بشارت ده. آنان که چون خدا یاد می شود دلهایشان ترسان است و شکیبایان بر مصیبتهایشان و برپاکنندگان نماز و انفاق کنندگان از آنچه به آنها روزی داده ایم. قرآن 22:34-35

 

ای کسانی که ایمان آورده اید، شعائر خدا و ماه حرام را زیر پا نگذارید و قربانیان و گلدسته ها را تجاوز نکنید و اهل بیت الحرام را تجاوز نکنید. طلب فضل از پروردگارشان و رضایت [او]. اما وقتی از احرام بیرون آمدی، آنگاه [شاید] شکار کنی. و نفرت قومى به خاطر بازداشتن شما از مسجدالحرام، شما را به تجاوز نكشاند. و در نيكوكاري و تقوا همكاري كنيد و در گناه و تجاوز همكاري نكنيد. و از خدا بترسید; همانا خداوند سخت کیفر است. قرآن 5:2

 

دو مرد از آنانی که خدا بر آنان منت نهاده بود، گفتند: از دروازه وارد شوید، زیرا هنگامی که در آن وارد شدید، غالب خواهید شد. و اگر مؤمن باشید بر خدا توکل کنید. قرآن 5:23

 

اگر باید دستت را بر من بلند کنی تا مرا بکشی، من برای کشتن تو دست خود را بر تو بلند نخواهم کرد. همانا من از خدای پروردگار جهانیان می ترسم. قرآن 5:28

 

ما تورات را نازل کردیم که در آن هدایت و نور بود. پیامبرانی که تسلیم شدند، برای یهودیان بر اساس آن داوری کردند، و همچنین حاخام ها و علما به وسیله آنچه از کتاب خدا به آنها سپرده شده بود، و بر آن گواه بودند. پس از مردم نترسید و از من بترسید و آیات مرا به بهای اندک مبادله نکنید. و هر کس به آنچه خدا نازل کرده حکم نکند، کافرانند. قرآن 5:44

 

و خدا را اطاعت کنید و رسول را اطاعت کنید و برحذر باشید. و اگر روى گردانيد، بدانيد كه بر عهده پيامبر ما نيست. قرآن 5:92

 

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، قطعاً خداوند شما را به چيزى از شكارى كه دستها و نيزه‏هايتان به آن مى‏رسند، مى‏آزماید، تا خدا كساني را كه از خود مى‏ترسند، غيب نشان دهد. و هر کس بعد از آن تجاوز کند عذاب دردناکی برای اوست. قرآن 5:94

 

آیا با قومی که سوگندهای خود را شکستند و عزم اخراج پیامبر داشتند و اولین بار به شما حمله کردند نمی جنگید؟ آیا از آنها می ترسی؟ ولى اگر مؤمن هستيد، خداوند حق بيشترى دارد كه از او بترسيد. قرآن 9:13

 

مساجد خدا را فقط كسانى برپا مى دارند كه به خدا و روز بازپسين ايمان آورده و نماز را بر پا دارند و زكات مى دهند و جز از خدا نمى ترسند، زيرا اميد است كه آنان از هدايت يافتگان باشند. قرآن 9:18

 

و [به او گفته شد] عصای خود را بیانداز. اما چون آن را دید که انگار مار می پیچد، در حال پرواز برگشت و برنگشت. [خداوند گفت] ای موسی نترس، همانا در پیشگاه من پیامبران نمی ترسند. قرآن 27:10

 

همانا كسانى كه گفتند پروردگار ما خداست و سپس بر راه راست ماندند، فرشتگان بر آنان نازل مى‏شوند [و مى‏گويند]: «نترس و اندوهگين مباش و به بهشتى كه تو بودى مژده ده. وعده داده شده.قرآن 41:30

 

می گویند: ما قبلاً از قوم خود می ترسیدیم... قرآن 52:26.

مَثَل آنها مانند کسی است که آتشی افروخته است. هنگامی که اطراف او را روشن کرد، خداوند نور آنها را گرفت و آنها را در تاریکی رها کرد که قادر به دیدن نبودند. کر، لال، کور. آنها برنخواهند گشت. یا مانند ابری از آسمان که در آن تاریکی و رعد و برق و رعد و برق است. آنها از ترس مرگ انگشتان خود را از رعد و برق به گوش خود فشار می دهند. اما خداوند بر کافران احاطه دارد. رعد و برق تقریباً دید آنها را از بین می برد. هر گاه برایشان روشن شد، در آن راه می روند; اما وقتی هوا بر آنها تاریک می شود، ساکن می مانند. اگر خدا می خواست، شنوایی و بینایی را از آنان می گرفت. خداوند بر هر چیزی تواناست. قرآن 2:17-20

یا [آنها] مانند تاریکیهایی هستند در دریای ناپیدا که امواجی بر آن پوشانده شده است و امواج بر آن و ابرها بر فراز آن تاریکیها و برخی از آنها بر برخی دیگر است. وقتی کسی دستش را [در آنجا] دراز می کند، به سختی می تواند آن را ببیند. و کسى که خداوند به او نور نداده است، نورى براى او نیست. قرآن 24:40

سپاس خداوندی را که آسمان ها و زمین را آفرید و تاریکی ها و نور را آفرید. ولى كسانى كه كافر شدند براى پروردگار خود همتايانى قائلند. او کسی است که شما را از گل آفرید، سپس مدتی تعیین کرد، مدتی که او تعیین کرده است. با این حال شک داری او خدای آسمانها و زمین است. او آنچه را پنهان می دارید و آنچه را آشکار می کنید می داند. و او می داند که شما چه چیزی به دست می آورید. هیچ یک از آیات پروردگارشان به آنها نمی رسد، ولی از آن روی گردانند. آنها حق را هنگامی که به سراغشان آمد تکذیب کردند. اما به زودی خبر آنچه را مسخره می کردند به آنها می رسد. قرآن 6: 1-5

Man with lamp walking illuminating his path.jpg
bottom of page